اسلام

  • خانه 
  •  
  • تماس  
  • ورود 

اهمیت قلم در قرآن

14 تیر 1399 توسط موسوي

اهمیت قلمقلم

ق
خداوند متعال به قلم و آنچه با قلم می نویسند و بر صفحه کاغذ نقش می بندد سوگند می خورد.

دلیل عظمت قلم و نگاشته های قلم همان سوگندی است که خداوند بدان خورده است زیرا در قرآن کریم خداوند متعال همه جا به مظاهر عالم وجودی که خود خلق فرموده قسم می خورد مانند: عصر شب فجر خورشید ماه. .. اینها همه مظاهر آفرینش اند. گردش منظم شب و روز آفتاب و باران آسمان و ستارگان همه و همه اهمیت دارند و در جهان عظیم خلقت نقشی ایفا می کنند و در زندگی انسان که گل سرسبد آفرینش است تاثیر مستقیم و غیر مستقیم دارند قلم هم یکی از آن مظاهر هستی است. قلم آلتی است که نیات و منویات ارزشمند و یا بی ارزش آدمی را بر جریده روزگار ثبت می کند و برای آیندگان به یادگار می گذارد. بیان و گفتار هم که منبعث از نفس ناطقه انسان است اهمیت دارد ولی گفتار در فضا پخش می شود اثر می گذارد ولی تاثیر بیان پایدار نیست. امواج صوتی که حامل سخن است در فضا گم می شود نابود می گردد.اما آنچه ازاندیشه ها بر روی سنگ یا پوست یا کاغذ ثبت می شود همیشه پایدار می ماند.از نسلی به نسل دیگر می رسداز دوره ای به دوره دیگرانتقال می یابد. سنگنبشته هایی که بر دل کوهها یا بر روی گورها و دیوارهای معابد و مساجد نقر شده است هزارها سال باقی مانده و همچنان باقی خواهد ماند وبا آیندگان سخن خواهد گفت. پوستها کاغذهای زرد و سفید والوان دیگر که از هزارها سال پیش بر جای مانده و در محفظه هایی نسوز در کتاب خانه های مهم جهان گرد آمده و نگهداری می شود همه و همه یادگار بشرهای گذشته است که با نیش قلم بر چهره کاغذها نقش بسته واسراری را بازگو می کنند.از آن زمان که خط تصویری بوده است (خط هیروگلیف ) در مصر قدیم و خطهای کهنه دیگر در چین و هند وخطاوستائی و دین دبیره درایران باستان که بیشتر مطالب مذهبی واندیشه های دینی و تاریخی را در لوحها و بر روی پوستها و کاغذه ثبت کرده است بشراز قلم و آنچه بدان نوشته می شود سود جسته است. تورات وانجیل اگر چه به صورت اصیل برای پیروان ادیان یهود و نصارا باقی نمانده است - اما هر چه هست در سایه قلم و نگارش پایدار مانده. از همه مهمتر قرآن کریم - آخرین منشور آسمانی که به وسیله جبرئیل امین ( ع ) بر پیامبر عالیقدرش حضرت محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم ) وحی شده است پس از وحی به دست کتاب وحی و به خصوص حضرت علی (ره ) داماد و پسر عم آن حضرت بر صفحه های چوب و برگ و. .. نقش بسته است و پس از گذشت 14 قرن به دست ما مسلمانان رسیده است.

حال منصفانه بیندیشیم که اگر قلم و نویسندگی نبود و بشر نمی توانست با علامات و راز و رمزها ما فی الضمیر خود را بر رخسار کاغذ نقش بندد برای ماازاندیشه های گذشتگان و بخصوص از گفتارهای ارزنده انبیاء واولیاء دین ( ع ) چه باقی می ماند؟ و ما در آن صورت چه حالی داشتیم؟!

پس باید قبول کرد که چرا قلم و نویسندگی آن چنان ارجی وارزشی دارد که خداوند متعال بدان سوگند می خورد و آن را - غیرمستقیم و مستقیم - می ستاید و ما را به ارزش آن توجه می دهد. همچنان که در نخستین پیام آسمانی بشرها را به اهمیت (قرائت ) و ( علم ) و (دانستن ) متوجه می کند:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

اقرء باسم ربک الذی خلق خلق الانسان من علق اقرء و ربک الاکرم الذی علم بالقلم علم الانسان مالم یعلم

باز هم دراین سوره مبارکه ( علق ) به اهمیت (قرائت ) ( علم ) و (قلم ) اشاره فرموده است.

نتیجه دیگری که ازاین آیات مبارکات عاید می شود - صرفنظراز گذشته های دور که آن هم دراثر تعلیمات روشنی بخش انیباء عظام ( ع )است - توجه خاص دین مبین اسلام است به (قلم و ( علم وانتقال و تعلیم و تعلم دانش که مایه روشنی و نور و سعادت است.

اولین انگیزه مسلمانان به آموختن واشاعه علم دراطراف و بین همه طبقات مردم همین پیام آسمانی است که در آغاز چراغ نورانی دانش را به پیامبر عالیقدرش می دهد و آن بزرگواراین مشعل نورانی را در بین امت می گسترد وافرادامت نیز آن را دست به دست به شرق و غرب عالم می برند و همه جا را نورانی می کنند همین مشعل نورانی است که ابوعلی سینا و محمد بن زکریا وابوریحان بیرونی و هزاران عالم تعهداسلامی را در دامن خود پرورش می دهد.

و قلمهای همین بزرگان است که علوم اسلامی را که از قرآن کریم نشات گرفته بود بر روی صفحات کاغذ نقش کردند و آنها را نسل به نسل و دست به دست به ما رساندند. مااگرامروز کتاب قانون و شفا واشارات بوعلی را در دست داریم و یااز کتاب التفهیم بیرونی و خصال شیخ صدوق (ره )استضائه واستفاده می کنیم بدان جهت است که این بزرگان در پرتو پیه سوزها و شمعهای کم سو شبهای گرم تابستان نشستند واندیشیدند و حاصل اندیشه های خود را که زبده زندگی پر ثمر آنها بود و براثر زیت فکرت سوختن بحاصل آمده بود در لابلای اوراق دفاتر خود نگاشتند و آنها را هشتند و رفتند و نام نیک و پر آوازه خود را بر جای گذاشتند. روانشان شاد باد.

 

خصوصیت دیگری که در عالمان اسلامی ما بوده است پای بند به تعهد و مسئولیت دینی واجتماعی بوده است. و به یقین علماءاسلامی آثار خود را بر حسب تفنن و یا برای وقت گذرانی و وقت کشی نمی نوشته اند بلکه آنچه آنان را وادار به اندیشیدن و نوشتن و بر جای گذاشتن آثارشان می کرده است همان تکلیف و تعهد بوده است زیرا(: دراسلام بسیاری از رشته های علمی وادبی بلکه همه آنها در رابطه با تکلیف و تعهد پدید آمده است واین امر حاکی است از آگاهی دینی و زمانی عالمان پیشین.

فلسفه تطبیقی علم کلام علم بلاغت و نقد سخن علم نحو و صرف همه و همه در رابطه با حفظ و صیانت فرهنگ اسلامی وانتقال آن پیدا شده و تدوین یافته است. بخش عمده ای از علم بلاغت در خدمت بحث درباره قرآن واعجاز قرآن شکل یافته است عالمان آگاه آن روزگاران همواره در رابطه با آگاهی و تعهد به تدوین و تالیف و تحصیل و تدریس دست می برده اند. علم برای علم و روشنفکری برای روشنفکری برای روشنفکری و شعر برای دل واطلاع برای لذت عقل یا تفاخر و تفاضل مطرح نبوده است. پس ادبیات اسلامی است کاملا متعهد و جهت دار1 یک عالم متعهداسلامی که با روی به قرآن و روز معاد و بالاتراز همه به خداوند قادر متعال دارد واو را حاضر و ناظر براعمال خود می داند وایمان دارد که( مدادالعلماءافضل من دماءالشهداء) خویشتن را همچون مجاهدی فی سبیل الله می داند که در پشت سنگر برای ابقاء دین وابلاغ پیام و ترویج احکام بایداسلحه قلم را همچون سربازی ایثارگر در سنگر در بین انگشتان خود بفشارد و زانو به سینه بجسباند و چراغ دیده بیفروزد و با قلم و زبان و نگارش آثار خود در ثبت و ضبط و ترویج واشاعه حق و حقیقت لحظه ای را بیهوده از کف ندهد. جز حق ننویسد و جز حق نگوید تاارزش قلم را در مقام انجام دادن تکلیف و تعهد ثابت کند و حرمت آن را حفظ نماید.

و چنین قلمی است که ارزش دارد خدوند منان به آن سوگند خورد زیرا چنین قلمی مظهر پاسداری از حق و حقیقت است.

قلمهای بمزد و مزدوری نهاده ای که در خدمت طاغوتها بوده اند و آنچه رغا آنان گفته اند نوشته اند و منشی حضور سلطان یااهل زژ و زور بوده اند و جز تملق و چاپلوسی واغراقهای دوراز واقع چیزی ننوشته اند و یا نگفته اند. قلمی بهر خدا واز برای حق با کاغذ آشنا نکرده اند. هیچ ارزی وارزشی در پیشگاه خداوند متعال نداشته و ندارند. بلکه در قیامت به پاداش قلمزنیهای خود بازخواست و مواخذه خواهند شد.

یا صاحب قلمانی که بدون علم و آگاهی کافی و بدون خبراز تکلیف و تعهد دینی واخلاقی چیزی ننوشته اند. شعری برای دل خود سروده و یا دفتر و کتابی را برای مسائل بیهوده سیاه کرده اند و( هتر خود را فقط برای هنر خواسته اند) یا(دانش خود را برای تفاخر به دیگران نموده اند) بی توجه به سرنوشت اجتماع و بی خبراز خیر و شر مردم بیگناه که آنان را ستوده واحترام نهاده اندافرادی بوده اند بی خاصیت و چراغدارانی بوده اند که چراغ را زیر عبا گرفته اند واز فروز زندگی آن جلوگیری کرده اند. چنین صاحب علمان و صاحب قلمانی را نمی توان متعهد و مسئول شناخت.

نویسنده آگاه و متعهد همچون طبیبی حاذق و خبیراست که ابتدا باید از دانش طب اطلاع و آگاهی کافی به دست آورد و خود رااز همه جهت آماده علاج بیماران نماید. آنگاه مرض را تشخیص دهد. و دروهای مورد نیاز را تجویز کند و آنها را به بیمار خود بخوراند یا به او تزریق کند و برای اینکه در کار خود موفق شود بایداز آخرین راههای علاجی که دانشمندان این رشته بدست آورده اند واز آخرین ابزارهایی که کشف کرده اند آگاهی داشته باشد

 

طب و طبابت و علاج بیماران را وظیفه ای خدائی و مردمی و مهم بشمارد آنگاه دست بکار شود و با تمام قدرت و توان و دانش خود بکوشد تا بیماران رااز بیماریهای مزمن و مهلک نجات بخشد.

مجله حوزه مهر ماه 1362- شماره 1

 

 

روز تبلیغ و اطلاع رسانی

01 تیر 1399 توسط موسوي

معرفی سازمان تبلیغات اسلامی
بی شک، تبلیغ دین، انجام رسالت الهی و مسئولیت جانشینی پیامبران صلی الله علیه و آله است. خداوند می فرماید: «الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّه»؛ [1]  «کسانی که رسالتهای الهی را ابلاغ می کنند و از او می ترسند و از هیچ کس جز خدا، ترسی ندارند.»

«معرفت و درک جایگاه پیامبرانه تبلیغ، مبلّغ را برای انجام آن مسئولیت خطیر، مهیّا می سازد.» [2]  و «با توجه به آیه: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی  رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»؛ «مسلّما برای شما در رسول خدا صلی الله علیه و آله سرمشق نیکویی وجود دارد.» [3]

 که پیامبر صلی الله علیه و آله را به عنوان الگوی همه عصرها و نسلها معرفی نموده است، مبلغان و مربیان باید شیوه های تبلیغی آن حضرت را الگوی خود قرار دهند.» [4]

چرا که روش تبلیغی پیامبر اعظم، برترین و والاترین و موفّق ترین روش تبلیغات دینی است؛ زیرا اسلام در مدتی کوتاه، مناطق مختلف عربستان را پیمود و کشورهای همسایه بلکه افقهای دورتر را فراگرفت.

و لذا اگر بهترین کالا را داشته باشیم تا وقتی که اطلاع رسانی و تبلیغ نکنیم تقاضایی برای آن پیدا نخواهد شد.

معارف قرآن و اهل بیت و احکام و فرهنگ اسلام گوهری است که جز پیامبر و اهل بیت علیهم السلام کمتر کسی قدر و ارزش آن را به درستی می داند.

از سوی دیگر دنیای امروز دنیایی است که با انواع و اقسام روش های تبلیغی بنجل ترین کالاها و بی ارزش ترین فرهنگ ها و بی منطق ترین اعتقادات را به خورد جوانان ما می دهند.

در این حال جوامع انسانی تشنه حقیقت بوده و منتظر معرفی اسلام ناب بر گرفته از معارف قرآنی و اهل بیت است .

باتوجه به اهمیت مقوله تبلیغ وهمچنین ضرورت توجه به شیوه های مدرن تبلیغ باتوجه به دراولویت بودن نسل جوان،ابتدالازم است تعریف درستی از تبلیغ صورت گیرد:

تعریف تبلیغات از دیدگاه امام راحل«ره»

تبلیغات که همان شناساندن خوبی ها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدیها و نشان دادن راه گریز از آن است از اصول بسیار مهم اسلام عزیز است.

و درجای دیگر می فرماید:

“تبلیغات، مسئله‌اى است پر اهمیّت و حسّاس؛ یعنى دنیا با تبلیغاتْ حركت مى‌كند. آن قدرى كه دشمنان ما از حربه تبلیغات استفاده مى‌كنند، از طریق دیگرى نمى‌كنند و ما باید به مسئله تبلیغات، بسیار اهمّیت دهیم و از همه چیزهایى كه هست، بیشتر به آن توجه كنیم[5].

تعریف تبلیغ در بیان رهبر معظم انقلاب

«تبلیغ در اسلام به معنای رساندن حقایق و معارف اسلامی و دعوت و تشویق مردم به رعایت و اطاعت از فرامین الهی و تأسی به سیره انبیاء و ائمه اطهار -علیه السلام - به كار رفته است.

آنچه ما به ان اعتقاد داریم معنای واقعی تبلیغ است یعنی رسانیدن حقایق و واقعیتها بگوش مردم جهان است.»

سرشت آدمی با حقیقت آشکار و پنهان پیوند خورده و همیشه خواهان اوست. و از کذب مبالغه های غیر واقعی خوشش نمی آید مگر اینکه این فطرت توسط سالیان دراز دغل بازی و تبلیغات منفی و سوء تربیت از مسیر اصلی خود منحرف شده باشد. لذا آدمی همیشه حقیقت و مردان مدافع حقیقت را ستایش می کنند

رهبر معظم انقلاب در این باره می‌فرماید:

«تبلیغی كه ما دنبال آن هستیم, غیر از تبلیغ مصطلح در دنیاست, تبلیغ ما رساندن واقعیت و حقیقت به ذهن‌ها است و حقیقت چیزی شریف, عمیق و بسیار والاست.»

«هدف تبلیغات در جمهوری اسلامی ایران رساندن آوای حیات بخش و زندگی آفرین اسلام و بانگ افتخار آفرین توحید به مردم تحت ستم و در بند دنیا یکی از مهمترین رسالت‌های امت اسلامی ایران است. همچنین ارتقای سطح آگاهیهای اسلامی و انقلابی آحاد ملت وتشریح مسایل اسلامی برای جلوگیری از ایجاد انحراف توسط استکبار جهانی و سرسپردگان داخلی‌اش و زدودن آثار حکومت سیاه و طاغوتی شاهنشاهی.»

حال که رسالت تبلیغ برپایه واقعیت ها دورمی زند, پس باید منبع آن بسیار موثق باشد تا دچار تکذیب, اصلاح یا بازخوانی آن پیام تبلیغ نشویم. این اصل ثابت و تکیه گاه همیشه مستحکم نیست؛ مگر رسالت الهی و آیات الهی و سنت رسول خدا و ائمه اطهار که در باره همه زوایای دیروز و امروز و فردا دنیا و حتی پس فردای آخرت و سعادت جاودانگی بشریت سخن های دقیق و غیر قابل تغیر دارد.

و رهبرعزیز ما درباره منشأ واقعیات در دیدار با شورای تبلیغات اسلامی و مدیران دفاتر این سازمان می فرماید :« ما با تبلیغ خود پیام خدا و رسالت الهی را می رسانیم.»

اولین مبلغان پیامبران الهی بودند که با فعل وقول خود دستور العمل زندگی را متناسب بازمان وظرفیتهای بشری, با هنر رایج زمانه در اختیار بشریت قرار دادند.

یكی از رسالت مهم آنان و امامان و علما و دانشمندان الهی تبلیغ دین خدا است. یعنی: آنچه از سرمنشا وحی یا از رسول آن دریافت کردند بدون كم و زیاد در اختیار خلایق قرار دهند, و مردم هم وظیفه دارند این پیامها را دریافت کرده و بدانها عمل نمایند وگرنه مورد تهدید قرآن قرار گرفته اند: بطوری که قرآن در این باره می فرماید:

«اطاعت خدا و اطاعت پیامبر کنید(و از مخالفت فرمان او ) بترسید.و اگر روی برگردانید (مستحق عذاب خواهید بودو) بدانید بر پیامبر ما جز ابلاغ آشکار چیز دیگری نیست.»

وهمچنین در آیه دیگر از سوره مائده می فرماید: که «پیامبر وظیفه‌ای جز رساندن پیام (الهی) ندارد…»

آنچه حائز اهمیت است محتوای پیام تبلیغی است که محتوای دین و واقعیتهای و احکام و دستورات الهی به سوی پیام گیرنده است و همه مردم دنیا در دامنه گیرندگان این پیام الهی هستند.

تبلیغ دردین می تواند به صورت های زیر جلوه بنمایاند:

*ساخت مستند هایی که از نظر محتوایی غنی باشند:هم اکنون شاهد هستیم که رسانه ها نقش اصلی را کلیه حوادث ورویدادها بازی می کنند.

سینمای امروز ،سینمای واقع گرایی وناتورالیستی است…امروزه بسیاری از کشور ها به اهمیت سینمای مستند درپیشبرد اهداف خود پی برده وبه بهترین نحو از این ابزار بهره برداری می تمایند….دنیای اسلام می تواند با ساخت مستند هایی از چگونگی جهانی شدت دین اسلام وتسخیر قلوب آزادیخواهان جهان وتشرف آنها به دین اسلام مستند هایی تهیه کرده وبه زبان های مختلف آن را منتشر کنند.

*ایجاد کارگروه های مجازی وکانون های گفتمان درکلیه مسایل:خوشبختانه درسالهای گذشتهبا ایجاد کانون های مجازی گفتگو و بحث وتبادل نظر جوانان ایرانی درآن زمینه تبلیغ دین درضمن سرگرمی ها وتفریحات سالم به وجود امده که جای بسی شادی دارد….اما لازم است که ای کانون ها فعالتر ،پویاتروسنجیده تر عمل نمایند…

همچون گذشته معتقد هستم کیفیت دراین زمینه نقش اصلی را دارد اما به همراه کمیت….

*استفاده از ابزار چت:گرچه امروزه ابزار چت دیگر رو به منسوخ شدن است ولی با توجه به امکانات موجود درکشور و عدم توانایی خطوط ارتباطی درساپورت خطوط پرسرعت و ارتباط از طریق ویدئو کنفرانس چت می تواند نقش اساسی را داشته باشد…

خصوصا با استفاده از امکانات صوتی آن می توان به نوعی یک منبر مجازی ایجاد کرد البته با این تفاوت که سخنرانان آن از افراد با تجربه با علم وسخنور هستند.

بنابراین هر که مبلغ دین است، پیش از هر چیزی خود باید به متن و محتوای پیام، باور داشته باشد و بدان متخلق باشد.(احزاب آیه 39 و هود آیه 56 و 57 ) و بعد با استفاده از امکانات روز سطح تبلیغی خود را افزایش داده تا درنتیجه بتواند بر مخاطبان خود اثر گذار بوده و وظایف تبلیغی خود را انجام دهد.

  پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم  علیه السلاممناسبت روزم

زندگینامه ای از ابوطالب(س)

02 فروردین 1399 توسط موسوي

زندگینامه ای از ابوطالب(س) 

امام صادق علیه السلام می فرماید:

مثل ابی طالب مثل اهل الکهف حین اسروا الایمان و اظهروا الشرک فآتاهم الله اجرهم مرتین; مثل حکایت ابوطالب، مثل اصحاب کهف است که ایمان خود را مخفی کردند و اظهار شرک نمودند، پس خداوند اجر و پاداش آنان را دو چندان داد.

(بحار الانوار، ج 35 ص 72)

یکی از شخصیتهای نقش آفرین صدر اسلام، حضرت ابوطالب پدر علی(ع) است. وی در هنگامی که پدر عالیقدر اسلام از همه سو هدف تیرهای زهرآگین مشرکان مکه بود مردانه از آن حضرت حمایت کرد و بدین وسیله در گسترش اسلام و تقویت مسلمانان نقش مهمی ایفا نمود.

متاسفانه این رادمرد الهی با همه فداکاریهایش از اسلام که بر دوست و دشمن پوشیده نیست سخت مظلوم واقع شده و تمام تلاشهای او درباره پیامبر اسلام(ص) نه تنها در تاریخ به فراموشی سپرده شده بلکه حتی نسبت کفر و شرک به این مسلمان با فضیلت داده اند. لذا در این بخش بر آنیم با این شخصیت بزرگ اسلام آشنا شویم تا از این رهگذر علاوه بر آشنایی به فضایل و کمالات علی(ع) از دیدگاه وراثت، پاسخ اتهاماتی که بویژه به ابوطالب پدر علی(ع) نسبت داده شده و او را به شرک و کفر متهم نموده اند، داده شود. همچنین شبهاتی که به ایمان و اسلام این مرد الهی و وارسته وارد کرده اند با دلیل و برهان برطرف شود و با این حدیث شریف که در زیارت وارث آمده، آشنا شویم: «اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخة و الارحام المطهرة لم تنجسک الجاهلیة بانجاسها و لم تلبسک من مدلهمات ثیابها.» و بدانیم که ابوطالب و فاطمه بنت اسد، پدر و مادر علی هر دو از ابتدا موحد و خدا پرست و بر آیین توحیدی ابراهیم حنیف بوده اند. و پس از ظهور اسلام به پیامبر(ص) ایمان آوردند و با اعتقاد به دین و آیین محمد(ص) از دینا رفتند.

نام و نسب ابوطالب
نام ابوطالب، «عمران » است و بعضی او را «عبدمناف » نامیده اند. چون فرزند بزرگش «طالب » بود، او را ابوطالب خواندند. وی 35 سال قبل از تولد پیامبر اسلام(ص) در مکه معظمه در خانواده ای برجسته و خدا شناس دیده به جهان گشود. او با عبدالله پدر پیامبر(ص) برادر بود. پدرش «عبدالمطلب » جد پیامبر اسلام است که همه قبایل عرب وی را به عظمت و بزرگواری می شناختند و از او به عنوان مردی با کفایت و مبلغ آیین توحید ابراهیم یاد می کردند. عبدالمطلب، چنان مورد توجه دنیای آن روز بود که او را با لقب «سید البطحاء» آقای سرزمین مکه و حومه آن و «ساقی الحجیج » آب دهنده حاجیان خانه خدا و «ابوالساده » پدر بزرگواریها و «حافر الزمزم » ایجاد کننده چاه زمزم می خواندند. عبدالمطلب در حفظ و حراست وجود مبارک حضرت محمد(ص) بسیار کوشا بود. شیعه و اهل سنت بر این حقیقت معترف اند.

ابوطالب از چنین پدری به دنیا آمد و در خانه چنین شخصیت بزرگ و الهی پرورش یافت. ابوطالب چهار پسر و دو دختر داشت. پسران او ده سال با یکدیگر فاصله سنی داشتند. طالب پسر بزرگ اوست که از او نسلی باقی نمانده است. دومین فرزند او عقیل و سومین آنها جعفر معروف به جعفر طیار و چهارمین و آخرین فرزند پسری وی حضرت علی(ع) است. دو دخترش یکی فاخته نام داشت که او را «ام هانی » می خواندند و دختر دیگرش «ریطه » یا «اسماء» است. فرزندان ابوطالب همه از فاطمه بنت اسداند.(1)

گوشه ای از زندگانی افتخارآمیز ابوطالب
ابوطالب در خانواده ای خداپرست و موحد و در سایه پدری همچون عبدالمطلب که از کمالات روحی و امتیازات معنوی برخوردار بود، پرورش یافت. و همانند پدرش در مسیر آیین حنیف ابراهیمی قدم برمی داشت و منصب سقایت و آبرسانی به زایران خانه خدا و پاسداری از جان حضرت محمد(ص) را به نیکویی بر عهده گرفت.

ابوطالب نه تنها تحت تاثیر شرک و بت پرستی مردم مکه قرار نگرفت، بلکه در مقابل شیوه های جاهلیت ایستادگی کرد و نوشیدن مشروبات را بر خود حرام ساخت و خود را از هرگونه فساد و آلودگی، برحذر داشت.(2) او نخستین کسی است که «سوگند خوردن اولیای مقتول برای اثبات قتل » را در امر قضا، سنت قرار داد و بعدها اسلام نیز آن رابا نام «قسامه » تثبیت کرد.(3)

مورخان نوشته اند: «ابوطالب سه سال قبل از هجرت، بعد از آن که پیامبر(ص) و یارانش از «شعب » خارج شدند، در ماه شوال یا ذی القعده در سن 84 سالگی از دنیا رفت.» (4) و در حالی دنیا را وداع گفت که قلبش لبریز از ایمان به خدا و عشق به محمد(ص) بود. بدنش را در مکه معظمه در مقبره حجون معروف به «قبرستان ابوطالب » دفن کردند. با مرگ او خیمه ای از حزن و اندوه بر پیامبر اسلام و مسلمانان آن روز که کمتر از پنجاه نفر بودند، سایه افکند زیرا آنان بهترین حامی، مدافع و فداکار در راه اسلام را از دست دادند. ابن کثیر و ابن اثیر نقل می کنند: «کفار قریش پس از وفات ابوطالب بر سر مبارک پیامبر(ص) خاک - و گاهی روده گوسفند - می ریختند. (5) اندوه مسلمانان چند روز بعد با درگذشت حضرت خدیجه، رکن دیگر اسلام و حامی پیامبر خدا، دو چندان شد.(6)

درگذشت ابوطالب و خدیجه کبری مصیبت بزرگی برای رسولخدا بود. پیامبر(ص) می فرماید:

«ما نالت قریش منی شیئا اکرهه حتی مات ابوطالب »

تا زمانی که ابوطالب زنده بود، قریش نمی توانست هیچ گونه ناخوشایندی برای من ایجاد کند.»(7)

ابوطالب پس از درگذشت عبدالمطلب، کفالت و سرپرستی محمد(ص) را که هشت ساله بود به عهده گرفت و تا هنگام وفاتش، 42 سال تمام پروانه وار به گرد شمع وجود او گشت. و در تمام حالات، در سفر و حضر ازاو حراست و حفاظت کامل نمود و در راه هدف مقدس پیامبر اسلام که نشر آیین یکتاپرستی و ریشه کن کردن شرک و بت پرستی بود از هیچ کوششی دریغ ننمود، حتی به مدت سه سال در کنار پیامبر(ص) و سایر بنی هاشم در «شعب ابی طالب » - که دره ای خشک و سوزان بود - به سر برد. وی همواره ایمان خود را کتمان می کرد تا بهتر از اسلام و حضرت محمد(ص) دفاع نماید. او در ضمن اشعاری این حقیقت را بازگو می کند.

لیعلم خیار الناس ان محمدا نبی کموسی و المسیح بن مریم اتانا یهدی مثل ما اتیا به فکل بامر الله یهدی و یعصم و انکم تتلونه فی کتابکم بصدق حدیث لا حدیث المرجم

شخصیت های فهمیده بدانند که محمد; مانند موسی و عیسی پیامبر است.

همانطور که آن دو پیامبر هدایت آسمانی داشتند او نیز دارد; و تمام پیامبران به فرمان خدا مردم را راهنمایی و از گناه باز می دارند.

و شماها اوصاف او را در کتابهای آسمانی به درستی می خوانید; و این گفتار صحیحی است و رجم به غیب نیست. (8)

 

پی نوشتها:

(1)الفصول المهمة، ص 30.

(2)سیره حلبی،ج 1، ص 184.

(3)ابوطالب مؤمن قریش، ص 116.

(4)کامل ابن اثیر، ج 1، ص 507.

(5)بدایه و نهایه ابن کثیر، ج 3، ص 120; کامل ابن اثیر، ج 2، ص 507(6)«وفات خدیجه سه روز یا 35 روز و یا 55 روز بعد از وفات ابوطالب واقع شده است.» (کامل ابن اثیر ج 1، ص 507.)

(7)همان مدرک.

(8)تفسیر مجمع البیان، ج 7، ص 34.

نکاتی برای نجات یافتن از عجب و خود بینی

11 اسفند 1398 توسط موسوي

آیت الله یعقوبی قائنی (ره) 

خودبینی

   زیادی عمل شرط نیست ، بلکه عملی مقبول است که از روی اخلاص صادر شود اگر  چه  کم باشد

باید دانست که اخلاص هم از خداست و همه چیز را از او باید طلب کرد؛ 

زیرا «بنده» فقیر محض است و اگر خدایش دست نگیرد قدمی به سوی خیر بر نخواهد داشت و به مقتضای طبیعت که در جهت انحطاط و نابودی است سیر خواهد کرد تا بلاخره خدای ناکردهبه هلاکت ابدی منجر گردد. نستجیر بالله من الخذلان و سوء الخاتمه

کسی که این مطلب را فهمید از عجب و خود بینی نجات یافته و دست نیاز به بحر بیکران جود و لطف خدا دراز کرده ، در  همه ی امور به او پناهنده خواهد شد که او-جل جلاله- بهترین دستگیر و فریاد رس است

«لا حول و لا قوه الا بالله علی العظیم» 

عجب و خودبینی

مناسبترین تصاویر به مناسبت شهادت حضرت زهرا(س)

18 دی 1398 توسط موسوي

حضرت زهرا

 

حضرت زهرا

شهادت حضرت زهرا

 

  • 1
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 33
  • ...
  • 34
  • 35
  • 36
  • ...
  • 37
  • ...
  • 38
  • 39
  • 40
  • ...
  • 53
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

اسلام

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شهادت حضرت حمزه
  • شهادت حضرت حمزه
  • غدیر
  • غدیر
  • زیارت عاشورا
  • هفته دفاع مقدس
  • هفته دفاع مقدس
  • مهدویت و دفاع مقدس
  • معرفی کتاب
  • عاشورا
  • معلم
  • عاشورا
  • شهادت فرزندان امام حسن علیه السلام در کربلا
  • شبهه
  • زندگینامه حضرت علی اکبرعلیه السلام
  • وقایع بعد عاشورا
  • احکام
  • شهدای محراب
  • اخلاق
  • سلمان فارسی
  • هفته کتاب
  • اولین زائر کربلا
  • اربعین
  • اخلاقی
  • بسیج مستضعفین
  • بزرگداشت شیخ مفید
  • 28صفر
  • خلاصه ای از زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام
  • خلاصه ای از زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام
  • ولنتاین یا روز عشق
  • شهادت حضرت زهرا
  • میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها
  • Hnhf udn k,v,c hc ndn'hi hsghl
  • آداب عید نوروز ازدیدگاه اسلام
  • ماه پر فضیلت رجب
  • شهادت امام هفتم
  • مبعت پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله )
  • سوم شعبان
  • چهارم شعبان
  • معراج
  • معراج
  • تخریب بقیع
  • چگونگی تشخیص الهام رحمانی از شهود شیطانی
  • تفاوت خلیفه الله با حجت الله
  • اوصاف امیر مومنان علی علیه السلام
  • احکام
  • عاشورا
  • اقتصاد مقاومی
  • شهادت حضرت رقیه(س)
  • حکایت
  • اخلاق
  • نکته اخلاقی
  • شهادت امام رضا
  • سیاست امام رضا علیه السلام در مقابل مأمون
  • امام حسن عسکری علیه السلام
  • اقتصاد اسلامی
  • امام مهدی (عج) همیشه به یاد امام حسین(ع)
  • نهج البلغه :حکمت
  • تفسیر آیه مباهله
  • تفسیر آیه مباهله
  • نقش دعا در تعجیل در فرج
  • فضیت گریستن بر حسین
  • زن
  • آزمایش الهی
  • اربعین
  • نقش اقتصادی زنان
  • کلام
  • فرهنگی
  • حجاب
  • پاسخ شبهه
  • هفته کتاب
  • تفسیر
  • انقلاب
  • حدیث
  • فقهی
  • قرآنی، تفسیری
  • مهدویت
  • امام علی ع
  • مناجات

Random photo

کنترل زبان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس