اسلام

  • خانه 
  •  
  • تماس  
  • ورود 

فضایل امیر المومنین علی علیه السلام

25 مرداد 1396 توسط موسوي

آیه المُتَوسمینَ

جابر انصاری می گوید: گروهی از اهل یمن به محض رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شرفیاب شده و عرضه کردند : وصی شما کیست؟ 

حضرت فرمود : همان کسی که خداوند تعالی شما را بر اعتصام به او فرمان داده است: «اعتَصِموا بِحبلِ الله جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا(آیه 103،سوره آل عمران)»

گفتند این حبل چیست و چگونه است؟ فرمود همانفرمایش خداوند ؛«إلا بِحبلٍ منَ الله وَ حَبلٍ مِنَ النّاسِ(سوره آل عمران آیه 112)»

پس حبل (ریسمان) از جانب خدا، کتاب اوست و حبل از جانب مردم، وصی من است. گفتند : وصی شما کیست ؟

فرمود : همان که خدای تعالی درباره اش فرمود: «أن تَقُولَ نَفسٍ یا حَسرَتی عَلی ما فَرَّطتُ فِی جَنب الله(سوره زمر، آیه 56)»

گفتند جنب الله چیست؟

فرمود: همان که در موردش آمده: «یا لَیتَنِی اتخَذتُ معَ الرَّسوُلِ سَبیلاٍ(سوره فرقان، آیه 27)» وصی من ، همان سبیل به سوی من است گفتند : او را به ما نشان ده که خیلی مشتاق او هستیم ،

فرمود :« هُو الِذی جعلهُ اللهُ«آیه المتوسمین(اشاره اشاره دارد به سوره حجرات،آیه 75)» فَإن نَظرَتُم إلیهِ نَظَر«لِمن کان لَهُ قَلیٍ أو ألقی السمع َ وَهُوَ شهِیدٌ( اشاره دارد به سوره قريال آیه 37)» عَرفتُم أنَّهُ وَصِیِی کَما عَرَفتم أنِّی نبیُّکُم»

او کسی است که خدا ی تعالی وی را(نشانه حق جویان) قرار داده، پس اگر به خوبی به او نظر کنید مانند(کسی که عقل و گوش سالم دارد ) حتما خواهید یافت که او وصی من است، همان طور که مرا به عنوان پیامبر شناختید….»

 

منبع : کتاب اوصاف امیرالمومنین(علیه السلام): اسامی، القاب و فضایل امام علی علیه السلام در بیش از دو هزار منتقب … ، نوشته احمد سعیدی

 

امیر مومنان در لسان قرآن

23 مرداد 1396 توسط موسوي

امیر مومنین (علیه السلام ) در لسان قرآن 

در قرآن کریم آیات فراوانی آمده است که تصریح و کنایه ، فضایل و مناقب امیر مومنان (علیه السلام) اشاره نموده؛ هرچند به جهت صیانت قرآن از دست برد تحریف گران، به نام ایشان تصریح نشده است.

در روایتی آمده که هرجا( یا ایها الذین آمنوا ) آمده است، خطاب به علی (علیه السلام) است.(کتاب تاریخ الخلفاء، جلداول، ص105)

الآمِرُ بِالعَدلِ

کسی که به عدل و عدالت ، فرمان می دهد و خود نیز به آن عمل می کند این عنوان از القابی است که در قرآن کریم به آن حضرت اشاره شده، و در سوره نحل آیه 76 می فرماید«هَل یستَوی هُوَ وَ یأمُرُ بِالعَدلِ وَ هُوَ عَلی صِراطٍ مُستَقِیم»

از امام باقر (علیه السلام) نقل شده : مراد از کسی که به عدل امر کیکند ، علی بن ابیطالب است.(بحار الانوار،ج41،ص138)

منبع: اوصاف امیر المومنین نوشته احمد سعیدی

ادامه دارد.

چگونگی برتری علی بر سایر مخلوقات

23 مرداد 1396 توسط موسوي

چطور امیر مومنان علی (علیه السلام) پس از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) ، برترین انسانها و اشرف مخلوقات است؟

از طرفی پیامبر اکرم پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) بارها فرمود: من برترین فرزند آدم و بهترین بشر هستم؛ همان طور که از جهت نبوت اعظم و خاتم همه آنان است.

از طرفی دیگر ، در آیه شریفه مباهله، علی (علیه السلام) به منزله جان پیامبر معرفی شده : (آنفُسَنا و أ نفُسَکُم) یعنی ابو الحسن نزد پروردگار یگانه در حد رسول خدا پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) یا در  درجه بعد قرار دارد و چون برای برتری پیامبر خاتمپیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) بر همه انسان ها دلیل قاطع داریم، پس خلیفه الرسول باید دومین شخصیت عالم باشد؛ یعنی امام علی(علیه السلام) بر سایر پیامبران نیز فضیلت دارد.

در کنار آیه شریفه ، روایات متعددی از رسول خداپیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) نقل شده که فرمود:« عَلِیٌ مِنِی وَ أَنَا مِنهُ» و « أَنتَ أخِی فِی الدُّیا وَ الآخِرَةِ»

منبع: از کتاب اوصاف امیر المومنین ، نوشته احمد سعیدی، چاپ اول:1388

تفاوت خلیفه الله با حجت الله

18 مرداد 1396 توسط موسوي

آیا «حجت خدا» با «خلیفه خدا» به یک معنا بوده و یا تفاوتهایی با هم دارند؟

حجّت در لغت؛ چیزى است که به وسیله آن پیروزى در مقابل مخالف به دست می‌آید.[1]
دانشمندان علوم مختلف، بر اساس معنای لغوی، اصطلاح حجّت را در مصادیق مناسب آن دانش به کار می‌برند؛ به عنوان مثال در منطق، برهان یا حد وسط قیاس، حجت نامیده می‌شود. دانشمندان علم اصول، هر چیزی که شرعاً واسطه در اثبات است؛ یعنی حکم یا موضوع حکم را ثابت کند، حجّت می‌نامند.[2] حجّت در این اصطلاح، با «اماره»، «طریق» و «دلیل» مترادف است.[3]
در نظر اندیشمندان علم کلام، پیامبران و جانشینان آنها که باعث پیروزی حق ‌تعالى بر بندگان و قطع عذر از آنان می‌گردد، به عنوان «حجت تشریعی» نام برده می‌شوند، و از آن جهت که آنان واسطه فیض بین خالق و مخلوق و امان اهل زمین هستند، «حجت تکوینی» نامیده می‌شوند.[4]
2. خلافت
خلیفه و خلافت از ریشه «خلف» به معنای پشت سر، گرفته شده و به معنای جانشینی است. جانشینی گاه در امور حسی است مانند «و او کسی است که شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد»[5]، گاه در امور اعتباری؛ نظیر «ای داوود ما تو را در زمین جانشین قرار دادیم؛ پس بین مردم به حق قضاوت کن».[6] و گاه در امور حقیقی مانند خلافت حضرت آدم که در آیۀ 30 بقره مطرح شده است.[7]
در باطن واژۀ خلافت و جانشینی، این معنا نهفته است که «خلافت»، ظهور «مستخلف­عنه» در «خلیفه» است و «خلیفه» کسی است که هویت او وابسته به «مستخلف عنه» است و جدای از او معنا و حقیقتی برایش نیست؛ از این‌رو اگر ذرّه­ای، غیر یا خود را نشان داد و کاری غیر از فعل او انجام داد، دیگر خلیفه نخواهد بود.
خداوند که در اینجا «مستخلف عنه» است، استعداد خلیفه شدن خود را با دمیدن روح خود در انسان به ودیعت نهاد؛ چنان‌که از آیۀ «و نفخت فیه من روحی»[8] استفاده می شود و علاوه در آیۀ «انّی جاعل…[9]» صریحاً از خلافت «آدم» سخن به میان آمده است. البته از آنجا که اولاً: در آن آیه جعل خلافت به صورت جملۀ اسمیه بیان شده و جملۀ اسمیه دال بر استمرار جعل خلافت است، پس خلافت منحصر در حضرت آدم (ع) نیست. ثانیاً: جملۀ «اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء»، حاکی از این موضوع است که خلافت منحصر در حضرت آدم نیست؛ زیرا اگر سخن از خلافت حضرت آدم بود و بس، با توجه به این نکته که حضرت آدم (ع) معصوم است و فساد و خونریزی نمی‌کند، جا داشت خداوند به فرشتگان بفرماید: آدم فساد و خونریزی نمی‌کند.
اما از آن‌جا که از یک‌سو محور و مدار خلافت الهی علم به اسما است و از سوی دیگر آگاهی به اسما الهی نیازمند استقامت در مسیر بندگی است، و همۀ انسان‌ها استقامت در مسیر بندگی ندارند، در نتیجه مقام خلافت الهی در همۀ انسان‌ها تحقق و فعلیت ندارد. چگونه ممکن است مقامی که فرشتگان شایستۀ آن نبودند در اختیار بزرگ‌ترین جنایت‌کاران عالم قرار گیرد؟[10]
البته از آن‌رو که علم، دارای مراتب و درجات است، خلافت هم دارای درجات است و هر کس به هر اندازه که مظهر اسمای الهی باشد به همان اندازه سهمی از خلافت الهی دارد.
بر اساس آیات و روایات کامل‌ترین مصداق خلیفة الله، چهارده معصوم(ع) هستند. بعد از رتبه چهارده معصوم و انبیا و مرسلین، برخی از انسان‌های وارسته و متدین و دارای علم و عمل صالح نیز به اندازۀ علم و دریافت اسمای الهی، در مرتبه مادون انبیا و با واسطۀ آنان، مصداق خلیفةالله­اند.[11]
3. نتیجه
الف. انسان در نگاه عام و انسان کامل در نگاه خاص، خلیفه خدا در زمین می‌باشند.
ب. بسیاری از مخلوقات و اتفاقات موجود در خلقت نشان از قدرت خالق بوده و حجتی از جانب او بر خلق هستند، اما بندگان کاملی وجود دارند که حجت تامه خداوند هستند.
با این نگاه ارتباط عام و خاص من وجه، میان حجت خدا و خلیفه خدا وجود داشته و می‌توانند در مواردی مشترک باشند و این امکان نیز وجود دارد که فردی بالفعل خلیفه خدا باشد، اما به دلایلی و در شرایط خاص و نسبت به انسان‌های خاصی نتواند حجت خدا باشد.

[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏2، ص 228، بیروت، دار صادر، چاپ سوم.
[2]. سبزوارى، عبدالاعلى‏، تهذیب الأصول، ج ‏2، ص 14 – 15، قم، مؤسسة المنار، چاپ دوم، بی‌تا.
[3]. ر. ک: 50841.
[4]. ر. ک: جماعتی، حسین، برهان لزوم نبوت و تبیین رابطه‌ی آن با دوران فطرت، فصلنامه تخصصی پاسخ، ص 137، مرکز مطالعات حوزه علمیه قم، شماره 3، پاییز 1395.
[5]. فرقان،62.
[6]. ص، 26.
[7]. رجبی، محمود، انسان شناسی، ص 151.
[8]. «و از روحم در او دمیدم»، حجر، 29.
[9]. بقره، 30.
[10]. رجبی، انسان شناسی، با کمی تغییرات، ص 153-154.
[11]. اقتباس از سؤال 1984 (مصداق خلیفةالله از دیدگاه قرآن).

چگونگی تشخیص الهام رحمانی از شهود شیطانی

18 مرداد 1396 توسط موسوي

چگونه می‌توان الهام رحمانی و شهود‌های واقعی را از القائات شیطانی تشخیص داد؟

یکی از بحث‌های مهم هر علمی، ملاک‌های لازم برای ارزیابی ادعاهای مطرح شده در آن علم است، تا میزان قابل اعتماد بودن آن، در دست‌یابی به دانش مطابق با واقع به دست آید. علوم تجربی و عقلی برای رسیدن به واقع از حس و عقل سود می‌برند، اما عرفان نظری، از روش کشف و شهود قلبی برای مواجهه با حقایق هستی بهره‌مند است. عارف بر چه اساسی می‌تواند به شهودهای خویش اعتماد کند؟ آیا امکان خطا، همان‌گونه که برای دیگر منابع شناخت انسان وجود دارد، در مورد روش شهودی نیز هست؟ اگر چنین است، چه ملاکی برای تشخیص شهودهای صادق از شهودهای کاذب وجود دارد؟
در بیان عارفان می‌توان سه میزان برای علم عرفان به دست آورد: 1. میزان عام یا شریعت، 2. میزان خاص مبتنی بر تجربه‌های استاد و پیر سلوک، این دو میزان مورد اتفاق همه محققان عرفان است. 3. عقل، که تنها در منابع متأخر عرفانی آمده است. از آن‌جا که در میان این معیارهای سه‌گانه، میزان عام یا شریعت، نقش محوری و اساسی دارد، توضیحی درباره‌ی آن ارائه می‌دهیم و از توضیح ملاک‌‌‌های دیگر صرف نظر می‌کنیم:
شریعت یا میزان عام
عارفان در طول تاریخ عرفان، همواره بر این مسئله تأکید داشته‌اند که مشاهده‌های عرفانی، برای هر کسی که رخ دهد و در هر مرتبه‌ای که باشد، اگر مطابق با شریعت نباشد، کاذب است و قابل اعتماد نمی‌باشد. بنابراین، شهودهای عرفانی همواره باید از ناسازگاری با حقایق دینی به دور باشند، تا بتوان به عنوان حقایق بر آنها تکیه کرد. شریعت را نیز بدان سبب میزان «عام» نامیده‌اند که برای همه اشخاص و در تمام حالت‌ها و شرایط، معیار تلقی می‌شود؛ بر خلاف میزان خاص که با توجه به حالت‌ها و استعدادهای افراد، معیارهای خاصی را برای محک زدن تجربه ارائه می‌دهد که لزوماً بر تجربه‌های مشابه، در حالت‌ها و اوقات متفاوت و افراد دیگر، قابل انطباق نیست.
آنچه عارفان را وا می‌دارد که شریعت را چونان میزانی عام برای ارزیابی شهودهای عرفانی مطرح کنند، این قاعده کلی است که همواره باید کشف‌هایی را که در مراتب و مراحل سلوکی نازل‌تر رخ می‌دهند، با محک تجربه‌های عرفانی عالی‌تر سنجید. حال باید دید عالی‌ترین کشف‌ها و مشاهده‌های عرفانی از نظر عارفان، از آنِ چه کسی است؟ از نظر عارفان، بالاترین مقام‌های کشفی که با بالاترین مقامات سلوکی متناظر است و از آن به «کشف تام» یا «کشف اتم» تعبیر می‌شود، به رسول مکرم اسلام، خاتم رسل(ص) اختصاص دارد؛ زیرا پیوند وثیقی میان مراتب «طهارت» و مراتب و درجات «کشف» وجود دارد. هرچه جان انسان پاک‌تر و دورتر از کدورت‌های دنیوی و ظلمانی باشد، کشف او منزه‌تر از انحراف‌ها خواهد بود. تعبیری که عارفان بویژه در اشاره به طهارت معنوی انسان به کار می‌برند، «مزاج روحانی اعدل» است. همان‌گونه که در بحث‌های طب سنتی، بدن دارای مزاجی دانسته می‌شد که مرکب از تمامی عناصر فعال در آن است، عارفان درباره ساحت معنوی انسان نیز معتقدند که ساختار روحانی وی ترکیبی دارد که از آن به مزاج معنوی و روحانی تعبیر می‌شود. روح انسان بنابر ترکیب ویژگی‌های فطری و اکتسابی خود، این مزاج را می‌یابد. هر اندازه اعتدال و استقامت در ترکیب این مزاج بیشتر باشد، مکاشفه‌ها و شهودهای انسان شفاف‌تر خواهد بود. این‌که در احادیث ما وارد شده است که در هر انسان ترکیبی از جنود عقل و جهل، یعنی ملکات روحانی و ملکات نفسانی، وجود دارند، شاید تفسیری بر همین عنوان «مزاج روحانی» باشد. در روایت معروفی نقل می‌شود که عقل و جهل، هر کدام هفتاد و پنج جند(سپاه) دارند.[1] در این میان، در برخی از انسان‌های برگزیده، تنها جنود عقل هستند که ترکیب مزاجی را تشکیل می‌دهند و در جان آنها از جنود جهل خبری نیست. این چنین مزاجی، مزاج اعدل خواهد بود. اهل معرفت بر این باورند که با تشکیل مزاج اعدل، هر شهودی که برای این جان پاک رخ می‌دهد، حق صُراح و کشف تام خواهد بود؛ به دلیل آن‌که طهارت نوعی نیروی فرقان در انسان ایجاد می‌کند که می‌توان با بهره‌مندی از نور آن، از ورطه توهم‌ها و خیال‌های صرف در امان ماند، هر چه مزاج روحانی انسان به مزاج اعتدالی نزدیک‌تر باشد، مکاشفه‌های وی صحیح‌تر می‌گردد. مقام «مزاج اعدل» تعبیر دیگری از مقام «عصمت» است.
از همین رو «کشف تام محمدی» باید معیاری برای سنجش تمام مکاشفه‌‌های عرفانی قرار گیرد. این کشف تام، از نظر عرفا، چیزی نیست جز مجموعه حقایقی که در قالب دین مبین اسلام از سوی حضرت محمد(ص) ابلاغ گردیده است.[2]

[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 21- 23، کتاب عقل و جهل، ح 14، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[2]. ر. ک: یزدان پناه، سید یدالله، مبانی و اصول عرفن نظری، ص78 - 81، قم، موسسه‌ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی، قم، 1388ش.

  • 1
  • ...
  • 36
  • 37
  • 38
  • ...
  • 39
  • ...
  • 40
  • 41
  • 42
  • ...
  • 43
  • ...
  • 44
  • 45
  • 46
  • ...
  • 53
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

اسلام

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شهادت حضرت حمزه
  • شهادت حضرت حمزه
  • غدیر
  • غدیر
  • زیارت عاشورا
  • هفته دفاع مقدس
  • هفته دفاع مقدس
  • مهدویت و دفاع مقدس
  • معرفی کتاب
  • عاشورا
  • معلم
  • عاشورا
  • شهادت فرزندان امام حسن علیه السلام در کربلا
  • شبهه
  • زندگینامه حضرت علی اکبرعلیه السلام
  • وقایع بعد عاشورا
  • احکام
  • شهدای محراب
  • اخلاق
  • سلمان فارسی
  • هفته کتاب
  • اولین زائر کربلا
  • اربعین
  • اخلاقی
  • بسیج مستضعفین
  • بزرگداشت شیخ مفید
  • 28صفر
  • خلاصه ای از زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام
  • خلاصه ای از زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام
  • ولنتاین یا روز عشق
  • شهادت حضرت زهرا
  • میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها
  • Hnhf udn k,v,c hc ndn'hi hsghl
  • آداب عید نوروز ازدیدگاه اسلام
  • ماه پر فضیلت رجب
  • شهادت امام هفتم
  • مبعت پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله )
  • سوم شعبان
  • چهارم شعبان
  • معراج
  • معراج
  • تخریب بقیع
  • چگونگی تشخیص الهام رحمانی از شهود شیطانی
  • تفاوت خلیفه الله با حجت الله
  • اوصاف امیر مومنان علی علیه السلام
  • احکام
  • عاشورا
  • اقتصاد مقاومی
  • شهادت حضرت رقیه(س)
  • حکایت
  • اخلاق
  • نکته اخلاقی
  • شهادت امام رضا
  • سیاست امام رضا علیه السلام در مقابل مأمون
  • امام حسن عسکری علیه السلام
  • اقتصاد اسلامی
  • امام مهدی (عج) همیشه به یاد امام حسین(ع)
  • نهج البلغه :حکمت
  • تفسیر آیه مباهله
  • تفسیر آیه مباهله
  • نقش دعا در تعجیل در فرج
  • فضیت گریستن بر حسین
  • زن
  • آزمایش الهی
  • اربعین
  • نقش اقتصادی زنان
  • کلام
  • فرهنگی
  • حجاب
  • پاسخ شبهه
  • هفته کتاب
  • تفسیر
  • انقلاب
  • حدیث
  • فقهی
  • قرآنی، تفسیری
  • مهدویت
  • امام علی ع
  • مناجات

Random photo

کنترل زبان

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس