عاقبت طمع در نهج البلاغه
✰عاقبت طمع در نهج البلاغه ✰
طمع به هلاکت میکشاند و نجات نمیدهد،
و به آنچه ضمانت کند، وفادار نیست،
و بسا نوشندهی آبی که پیش از سیراب شدن
گلوگیرش شد؛
?نهجالبلاغه، حکمت ۲۷۵
┈┈••✾•▪️▪️▪️•✾••┈┈
✰عاقبت طمع در نهج البلاغه ✰
طمع به هلاکت میکشاند و نجات نمیدهد،
و به آنچه ضمانت کند، وفادار نیست،
و بسا نوشندهی آبی که پیش از سیراب شدن
گلوگیرش شد؛
?نهجالبلاغه، حکمت ۲۷۵
┈┈••✾•▪️▪️▪️•✾••┈┈
وصیت امام علی (ع) در بستر شهادت
هنگامی که امام علی علیه السلام در بستر شهادت قرار گرفت،فرزندانش حسن و حسین علیهم السلام و دیگر بستگان و بر هر کسی که وصیتش به او میرسد، چنین سفارش کرد کرد:
شما را به ترس از خدا سفارش می کنم، به دنیا پرستی روی نیاورید ، اگرچه نزد شما آید، بر آنچه از دنیا از دست میدهید ،اندوهناک و مباشید، حق را بگویید،و برای پاداش الهی عمل کنید و دشمن ستمگر و یاور ستم دیده گان باشید. شما را به ترس از خدا، و نظم در امور زندگی،و ایجاد صلح و آشتی درمیان تا سفارش می کنم … .»
امام علی علیه السلام در ادامه فرمودند:
«خدا را! خدا را! درباره یتیمان،نکند آنان گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند، و حقوقشان ضایع گردد!»
خدا را ! خدا را ! درباره همسایگان حقوقشان را رعایت کنید به وصیت پیامبر شماست، همواره به خوش رفتاری با همسایگان سفارش می کرد؛ چند تا آنجا که که گمان بودیم که برای آنان تقسیم معین خواهند کرد.
خدا را! خدا را!درباره قرآن مبادا دیگران در عمل کردن به دستوراتش از شما پیشی گیرند؛
خدا را! خدا را! درباره نماز، زیرا ستون دین شماست؛
خدا را !خدا را ! درباره خانه خدا تا هستید آن را خالی مگذارید، زیرا اگر که به خلوت شود، مهلت داده نمی شوید؛
خدا را! خدا را! درباره جهان با اموال و جان ها و زبان های خویش در راه خدا؛
بر شما باد به پیوستن با یکدیگر،بخشش همدیگر،مبادا از هم روی گردانید،و پیوند دوستی را از بین ببرید.
امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که بد های شما بر شما مسلط می شوند، آنگاه هرچه خدا را بخوانید، جواب نمیدهد! …»
منبع:نهجالبلاغه ،نامه۴۷
?حیله گری و دروغ، دور از مرام سیاستمدار مسلمان
امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: معاویه از من سیاستمدار تر نیست؛ اما معاویه حیله گر و جنایتکار است، اگر نیرنگ ناپسند نبود من از زیرک ترین افراد بودم، ولی هر نیرنگی گناه و هر گناهی نوعی کفر و انکار است.
#نهج_البلاغه_خطبه200
#انتخاب_اصلح
#ویژگی_سیاسی_1
وَ قَالَ (علیه السلام): يَا ابْنَ آدَمَ، إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ، فَاحْذَرْهُ.
ترجمه آیتیو فرمود (ع): اى پسر آدم، اگر ديدى كه خداى سبحان، نعمتش را پى درپى به تو ارزانى مى دارد و تو نافرمانيش مى كنى، از كيفر او بترس.
شرح:پیام امیر المومنین:از مهلت الهى بترس:
امام(عليه السلام) در اين سخن حکمت آميزش به گنهکاران مغرور هشدار مى دهد و مى فرمايد: «اى فرزند آدم! هنگامى که مى بينى پروردگارت نعمت هايش را پى در پى بر تو مى فرستد در حالى که تو معصيت او را مى کنى از او بترس (مبادا مجازات سنگينش در انتظار تو باشد)»; (يَا بْنَ آدَمَ، إِذَا رَأَيْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْکَ نِعَمَهُ وَأَنْتَ تَعْصِيهِ فَاحْذَرْهُ).
گنهکاران سه دسته اند: گروهى آلودگى کمى دارند و يا اعمال نيک بسيار توأم با صفاى دل. خداوند اين گروه را در همين جهان گرفتار مجازات هايى مى کند تا پاک شوند و پاک از جهان بروند.
گروه ديگرى گناهان سنگين تر و مجازات بيشترى دارند که خداوند به آنها فرمان توبه داده و اگر توبه نکنند در آخرت گرفتارند.
گروه سومى هستند که طغيان و سرکشى را به حد اعلى رسانده اند خداوند آنها را در همين دنيا گرفتار عذاب استدراج مى کند. منظور از عذاب استدراجى اين است که لطف و رحمت خود را از آنها مى گيرد و توفيق را از آنها سلب مى کند، ميدان را براى آنها باز مى گذارد، بلکه هر روز نعمت بيشترى به آنها مى دهد تا پشت آنها از بار گناه سنگين گردد. ناگهان مجازات سنگين و دردناکى به سراغشان مى آيد و آنها را در هم مى کوبد و به يقين مجازات در اين حالت که در ناز و نعمت به سر مى برند بسيار دردناک تر است. اين درست به آن مى ماند که شخصى ساعت به ساعت از شاخه هاى درختى بالا برود و هنگامى که به انتهاى آن برسد ناگهان تعادل خود را از دست بدهد و فرو افتد و تمام استخوان هايش در هم بشکند.
قرآن مجيد بارها به عذاب استدراجى اشاره مى فرمايد; درباره گروهى از امت هاى پيشين مى گويد: ما آنها را گرفتار رنج و ناراحتى ساختيم شايد بيدار شوند و تسليم گردند… «(فَلَمّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَىْء حَتّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ); هنگامى که آنچه را به آنها تذکر داده شده بود به فراموشى سپردند درهاى همه چيز (از نعمت ها) را به روى آنها گشوديم تا (کاملاً) خوشحال شدند (و به آن دل بستند) ناگهان آنها را گرفتيم (و سخت مجازات کرديم) و در اين هنگام همگى مأيوس شدند».
در سوره اعراف آيه 182 و 183 نيز مى خوانيم: «(وَالَّذينَ کَذَّبُوا بِآياتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ * وَأُمْلى لَهُمْ إِنَّ کَيْدى مَتينٌ); و آنها که آيات ما را تکذيب کردند به تدريج از جايى که نمى دانند گرفتار مجازاتشان خواهيم کرد * و به آنها مهلت مى دهيم (تا مجازاتشان دردناک تر باشد) زيرا تدبير من قوى (و حساب شده) است».
در کتاب شريف کافى از امام صادق(عليه السلام) چنين نقل شده: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْد خَيْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنَقِمَة وَيُذَکِّرُهُ الاِْسْتِغْفَارَ وَإِذَا أَرَادَ بِعَبْد شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَة لِيُنْسِيَهُ الاِْسْتِغْفَارَ وَيَتَمَادَى بِهَا; هنگامى که خداوند نيکى بندگى را بخواهد، به هنگامى که گناهى انجام مى دهد او را گوشمالى مى دهد تا به ياد توبه بيفتد و هنگامى که بدى براى بنده اى (بر اثر اعمالش بخواهد) هنگامى که گناهى مى کند نعمتى به او مى بخشد تا استغفار را فراموش کند و به کار خود ادامه دهد و اين همان چيزى است که خداوند متعال مى فرمايد: «(سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لا يَعْلَمُونَ) بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِي; ما آنها را تدريجا از آنجا که نمى دانند (به سوى عذاب) مى بريم با بخشيدن نعمت به هنگام گناه».
در اينجا اين سؤال پيش مى آيد که کار خداوند هدايت و بيدار ساختن است نه غافل کردن و گرفتار نمودن. در پاسخ به اين سؤال بايد به اين نکته توجه داشت که توفيقات الهى بر اثر لياقت هاست; گاه افرادى چنان مست و مغرور و سرکش مى شوند که هر گونه شايستگى هدايت را از دست مى دهند و در واقع اعمال آنهاست که آنها را آن قدر از خدا دور کرده که حتى لياقت هشدار ندارند، بلکه به عکس مستحق مجازات هاى سنگين اند.