میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها)
أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء: آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزهای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟ (ابراهیم، 24)
نکته: در روایات و تفاسیر از چند چیز به عنوان مصداق کلمه طیبه یاد شده است: توحید، ایمان، عقاید صحیح، رهبران آسمانی و یاران آنان. آری، توحید، اصل ثابتی است که در فطرت و عمق جان مردم جای دارد. «أَصْلُهَا ثَابِتٌ» و در تمام اعمال و گفتار و افکار انسان اثر میگذارد. «فَرْعُهَا فِی السَّمَاء» و در همه وقت و در هر فراز و نشیبی میتوان از میوه ایمان بهرهمند شد. درخت توحید، ریشهای ثابت دارد. تهدیدها و توطئهها و نیشها و نوشها و طاغوتها آن را از پای درنمیآورند و اگر در روایات این درخت به پیامبر و اهل بیت او علیهم السلام تفسیر شده، به خاطر همین است که دین محمّد صلی الله علیه و آله و راه اهل بیتش در برابر آن همه دشمن، رو به گسترش است و روزی جهانگیر خواهد شد.[1]
حدیث: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: من آن شجره (طیبه در قرآن) هستم و فاطمه شاخه آن و علی عامل لقاح و باروری آن و حسن و حسین، میوههای آن و شیعیان ما برگهای آن درختند. ریشه این درخت در بهشت عدن است و بقیهاش در جنّت. (به نقل از المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 160 از منابع اهل سنت).[2
یک جرعه آفتاب
فاطمه از زبان رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)
«همانا فاطمه پاره تن من است کسی که او را خشمگین سازد مرا خشمگین ساخته.» [بحارالانوار، ج 43، ص 39]
«… دخترم فاطمه، سیده زنان جهان از اولین و آخرین است و او پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح من در بدن من است؛ او حوریهای است بهصورت انسان؛ هنگامی که در محرابش به عبادت در پیشگاه پروردگارش میایستد، نور او برای فرشتگان آسمان میدرخشد؛ همچنان که نور ستارگان برای اهل زمین میدرخشد…». [امالی، شیخ صدوق، صص 99-100]
«بهشت، مشتاق چهار تن از بانوان است: مریم دختر عمران، آسیه همسر فرعون، خدیجه دختر خویله و فاطمه علیها السلام دختر محمد صلی الله علیه وآله وسلم» [بحارالانوار، ج 43، ص 19]
«… روز قیامت، منادی از زیر عرش ندا میکند: ای اهل محشر! سر به زیر افکنید و چشمها را ببندید تا فاطمه علیها السلام از صراط عبور کند: و او عبور میکند در حالی که هفتاد هزار نفر از حوریان بهشتی همراه اویند.» [امالی صدوق، ص 25]
«فاطمه پاره من است؛ کسی که او را خوشحال سازد مرا خوشحال ساخته و کسی که او را ناراحت کند مرا ناراحت کرده، فاطمه گرامیترین مردم نزد من است.» [بحارالانوار، ج 43، ص 39]
«خداوند به خشم فاطمه خشمگین میشود و به خشنودی او خشنود میگردد.» [امالی مفید، ص 56]
«هرگاه مشتاق بوی بهشت میشوم، دخترم فاطمه را میبویم» [همان، ص 4]
«خداوند، تمام وجود دخترم فاطمه را لبریز از ایمان و یقین کرده است.» [همان، ص 23]
از زبان پیشوایان معصوم
«علی(علیه السلام): بخدا قسم او (حضرت زهرا) هیچگاه مرا به خشم دربیاورد هیچگاه در امری با من مخالفت نکرد و من هر گاه به او نگاه میکردم، غمها و اندوهها از من برطرف میشد.» [وسائل الشیعه، ج 14، ص 16]
امام صادق(علیه السلام):
«فاطمه، صدیق کبری است؛ محور حرکت انسانهای گذشته، معرفت و شناخت حضرت فاطمه علیها السلام بوده است.» [بحارالانوار، ج 43، ص 64]
امام کاظم(علیه السلام):
«در خانهای که اسم محمد یا علی، حسن، حسین، جعفر، عبدالله و از زنان، فاطمه باشد، فقر و تنگدستی وارد نخواهد شد.» [سفینه البحار، ج 4، ص 295]
امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف):
«در دختر رسول خدا فاطمه سلام الله علیها برای من سرمشق و الگویی نیکو است.» [بحارالانوار، ج 53، ص 180]
امام صادق(علیه السلام):
«هر آن کس که فاطمه علیها السلام را آنگونه که باید بشناسد؛ لیله القدر را درک کرده.» [تفسیر فرات کوفی، ص 581]
امام صادق(علیه السلام):
«فاطمه را از آنرو فاطمه گفتهاند که مردم از شناخت او عاجزند.» [همان]
«مولود بهشتی»
پیامبر اسلام در سال پنجم بعثت، سختترین فشارها را پشتسر میگذاشت که به اذن خدا، حادثه عظیم معراج رخ داد. حضرت، برای مشاهده ملکوت آسمانها به معراج رفت. در آن شب، جبرئیل از میوه درخت طوبی به ایشان داد و پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) از آن، تناول کرد. … و «کوثر»، نعمتی است که از برکت همان میوه بهشتی، به واپسین فرستاده خداوند، اعطا شد؛ مگر نه اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) همواره دخترش را میبوسید و میفرمود: «من بوی بهشت را از او استشمام میکنم»؟!
چهار بانوی بهشتی
حضرت خدیجه که پس از ازدواج با رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)، مورد قهر و قطع رابطه زنان مکه قرار گرفته بود، در آستانه وضع حمل، به دنبال این زنان فرستاد تا او را در این امر مهم یاری کنند؛ ولی با پاسخ سرد و زشت آنان روبرو شد: «تو به سخن ما گوش نکردی و با یتیم ابوطالب که مالی نداشت، ازدواج کردی، ما نیز به یاری تو نخواهیم آمد.»
لحظههای دشوار و بحرانی وضع حمل فرا رسید و خدیجه(سلام الله علیها) تنها و بییار و یاور بود. ناگهان چهار زن را کنار خود دید. یکی از آنها گفت: «نترس و غمگین مباش؛ پروردگار مهربانت ما را به یاری تو فرستاده است؛ ما خواهران توایم.» به کمک چهار بانوی بهشتی [ساره همسر ابراهیم، آسیه همسر فرعون، مریم دختر عمران، و کُلثم، خواهر موسی]، مولود خجسته مکه، کوثر پیامبر، فاطمه زهرا سلام الله علیها، جهان را با قدوم خویش مزین ساخت… .
عفاف و حجاب
پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) روزی از مردم پرسید بهترین چیز برای زنان چیست؟ امیرالمومنین علی(علیه السلام) این سؤال را در منزل از حضرت زهرا (سلام الله علیها)پرسید و آن حضرت پاسخ داد: «اینکه مردان را نبینند و مردان نیز ایشان را نبینند.»[3] و هنگامی که این پاسخ به پیامبر عرض شد، حضرت ایشان را تحسین و تصدیق فرمود: در تقسیم کارهای زندگی، وقتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) کارهای بیرون منزل را به علی(علیه السلام) و کارهای داخل منزل را به فاطمه سلام الله علیها سپردند، حضرت زهرا فرمود: «جز خدا کسی نمیداند که چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از مواجهه با مردان معاف داشت.»[4]
در منطق فاطمه زهرا سلام الله علیها، ویژگیهای جسمانی زن، فقط و فقط محدود در زندگی زناشویی اوست؛ تا آنجا که حضرت زهرا(سلام الله علیها) از اینکه در تشییع جنازه، پارچهای روی بدنش افکنده باشد و حجم بدن مبارکش نمایان باشد، ابراز ناراحتی کرد.[5] اما همه اینها، به معنی انزوا و گوشهگیری زنان نیست؛ بلکه در مقام ضرورت، زن میتواند، بلکه باید میداندار تلاشهای اجتماعی و فرهنگی و دینی باشد؛ چنانکه حضرت زهرا سلام الله علیها، خود در احقاق حق امیرالمونین علی(علیه السلام) از هیچ کوششی دریغ نفرمود.»[6]
پی نوشت:
[1]. تفسیر نور: ج 6، ص: 283.
[2]. نهج الفصاحه (تنظیم موضوعی)، ص 401.
[3]. منتهی الآمال، ج 1، ص 133.
[4]. .وسائل الشیعه، ج 14، ص 122.
[5]. الاستیعاب، ص 751.
[6]. لک: علی قائمی، در مکتب فاطمه.