ولادت قمر بنی هاشم علیه السلام به زیارتنامه ایشان
ولادت قمر بنی هاشم
چهارم شعبان، سال روز ولادت پرچم دار بزرگ کربلا، حضرت عباس بن علی علیه السلام است. عباس بن علی علیه السلام در سال 26 هجری قمری، در مدینه، دیده به جهان گشود. وی در دامان امیرالمؤمنین علی علیه السلام و مادر گرامی اش به گونه ای پرورش یافت که به مظهر غیرت، ایثار و شجاعت، بدل گشت. عباس بن علی علیه السلام در طول حیات خویش از محضر پدر و برادرانش، بیشترین بهره را برد و جامع فضایل نیکو گردید. آن بزرگوار آن چه را از محضر آن سه امام معصوم آموخته بود، در کربلا آشکار ساخت و حماسه ساز نام آور عاشورای حسینی شد.
شجاعت و شهامت عباس
دلاورى هاى اين نوجوان از زمان پدر بزرگوارش در جنگ هاى آن حضرت با مخالفين نمودار بود كه برخى جلوه هايى از شجاعت اين نوجوان را در جنگ صفين در تاريخ ثبت كرده اند. گويند: در يكى از روزهاى نبرد صفين نوجوانى از سپاه على(عليه السلام) بيرون امد كه نقاب بر چهره داشت و از حركات او نشانه هاى شجاعت، هيبت و قدرت هويدا بود از سپاه شام كسى جرأت نكرد به ميدان بيايد معاويه يكى از مردان سپاه خود به نام ابى شقاء كه دلاورى نام آور بود را گفت به جنگ اين جوان برو وى گفت اى امير شأن بالاتر از آن است كه جنگ وى بروم بلكه من هفت پسر دارم و يكى از آنها را مى فرستم تا او را از پاى درآورد وى يكى از پسرانش را فرستاد كه از پاى درآمد پسر بعدى اش را فرستاد كه او هم به سرنوشت برادر قبل دچار شد تا اين كه هر هفت پسر در نبرد با او كشته شدند و در اين هنگام پدر خود به ميدان كارزار آمد و پس از رد و بدل شدن ضرباتى چند ابن شعثاء نيز بمانند فرزندانش به هلاكت رسيد كه اين موجب تعجب حاضران شد حضرت على(عليه السلام) وى را فرا خواند و نقاب از چهره اش برداشت و پيشانى اش را بوسيد و در اين هنگام همگان ديدند كه اين نوچوان عباس بن على قمر بنى هاشم است.
و همچنين نقل كرده اند در جنگ صفين هنگامى كه سپاه معاويه بر آب مسلط بودند و سپاه اسلام در تشنگى به سر مى برد جمعى را در ركاب امام حسين(عليه السلام) فرستاد كه شريعه فرات را از سپاه دشمن پس بگيرند كه در اين جمع كه موفق به باز كردن راه آب براى سپاه اسلام شده بودند حضرت عباس نيز حضور داشت.
پس از مرگ معاويه كه حاكم مدينه مى خواست از امام حسين(عليه السلام) براى خلافت يزيد بيعت بگيرد سى نفر از جوانان بنى هاشم به فرماندهى حضرت عباس با شمشيرهاى برهنه بيرون خانه و پشت در ايستاده بودند و منتظر اشاره امام بودند كه اگر نيازى باشد مانع بروز هر حادثه اى شوند و اينان در تحت فرماندهى حضرت عباس قرار داشتند.
فضائل عباس
حضرت امام سجاد درباره حضرت عباس مى فرمايد: خداوند عمويم عباس را رحمت كند كه در راه برادرش ايثار و فداكارى كرد و از جان خود گذشت چنان فداكارى كرد كه دو دستش قلم شد خداوند نيز به او همانند جعفر بن ابى طالب در مقابل آن دو دست قطع شده دو بال عطا كرد كه با آنها در بهشت با فرشتگان پرداز مى كند عباس نزد خداوند مقام و منزلتى بسيار بزرگ دارد كه همه شهيدان در قيامت به او غبطه مى خورد.
چنانچه شاعر نيز در اين باب مى گويد:
چون اقتدا به جعفر طيار كرده ايم برد از ماست با پرِ جان در فضاى دوست
در پيروى زخط علمدار كربلاست دوستى كه داده ايم به راه رضاى درست
امام صادق نيز در ستايش از حضرت عباس مى فرمايد:
عموى ما عباس داراى بصيرة نافذ و ايمانى استوار بود همراه امام حسين جهاد كرد و آزمايش خوبى داد و به شهادت رسيد.
القاب حضرت عباس
براى ايشان 16 لقب شمرده اند كه هر كدام جلوه اى از فضائل، كرامات و عظمت وى را نشان مى دهد و ما برخى از آنها را برمى شمريم.
1 ـ عباس: چون مثل شير حمله مى كرد دلير بود ترس در دل دشمن مى ريخت و فريادهاى حماسى اش لرزه بر اندام حريفان مى افكند.
2 ـ ابوالفضل: نام پسرش فضل بود و هم اين كه وى پدر فضيلت و خوبى ها بود و فضل و نيكى زاده او و مولود سرشت پاكش بود.
3 ـ ابوالقربه: (پدر مشك) به خاطر مشك آبى كه بر دوش مى گرفت و از كودكى ميان بنى هاشم سقايى مى كرد.
4 ـ سقا: به خاطر اين كه آب آور تشنگان بخصوص در سفر كربلا بود.
5 ـ قمر بنى هاشم: وى در ميان بنى هاشم زيباترين و جذاب ترين چهره را داشت و چنين ماه درخشان در شب تار مى درخشيد.
6 ـ باب الحوائج: آستان رفيعش قبله حاجات و توسل به آن حضرت بر آورند و نياز دردمندان است.
در زيارت حضرت عباس بن على بن ابيطالب عليه السّلام
شيخ اجّل، جعفر بن قولويه قمى به سند معتبر از ابو حمزه ثمالى روايت كرده: امام صادق عليه السّلام فرموده: هرگاه قصد كردى كه قبر عبّاس بن على عليه السّلام را زيارت كنى كه در كنار فرات برابر حاير است، بر در روضه مى ايستى و میگويى:
سَلامُ اللَّهِ وَ سَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِهِ الْمُرْسَلِينَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِينَ وَ جَمِيعِ الشُّهَدَاءِ وَ الصِّدِّيقِينَ [وَ] الزَّاكِيَاتُ الطَّيِّبَاتُ فِيمَا تَغْتَدِي وَ تَرُوحُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ أَشْهَدُ لَكَ بِالتَّسْلِيمِ وَ التَّصْدِيقِ وَ الْوَفَاءِ وَ النَّصِيحَةِ لِخَلَفِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْمُرْسَلِ وَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ وَ الدَّلِيلِ الْعَالِمِ وَ الْوَصِيِّ الْمُبَلِّغِ وَ الْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ فَجَزَاكَ اللَّهُ عَنْ رَسُولِهِ وَ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ عَنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ بِمَا صَبَرْتَ ،
سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش، و پيامبران مرسلش، و بندگان شايسته اش، و همه شهيدان و صدّيقان و درودهاى پاك و پاكيزه در آنچه مى آيد و می رود بر تو باد اى فرزند امير مؤمنان، شهادت می دهم براى حضرتت به تسليم و تصديق و وفا، و خيرخواهى، براى يادگار پيامبر مرسل (درود خدا بر او و خاندانش باد) ، و فرزندزاده برگزيده، و راهنمای دانا، و جانشين تبليغ گر، و ستمديده غارت زده، خدا از جانب پيامبر و امير مؤمنان و حسن و حسين (درود خدا بر ايشان) جزايت دهد برترين جزا به خاطر اين كه صبر كردى
وَ احْتَسَبْتَ وَ أَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ جَهِلَ بِحَقِّكَ وَ اسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ حَالَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَاءِ الْفُرَاتِ أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً وَ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ لَكُمْ مَا وَعَدَكُمْ جِئْتُكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَافِداً إِلَيْكُمْ وَ قَلْبِي مُسَلِّمٌ لَكُمْ وَ تَابِعٌ وَ أَنَا لَكُمْ تَابِعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ وَ هُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ عَدُوِّكُمْ إِنِّي بِكُمْ وَ بِإِيَابِكُمْ [وَ بِآبَائِكُمْ ] مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِمَنْ خَالَفَكُمْ وَ قَتَلَكُمْ مِنَ الْكَافِرِينَ قَتَلَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُمْ بِالْأَيْدِي وَ الْأَلْسُنِ.
و كار خويش را تنها به حساب خدا گذاشتى، و يارى نمودى پس چه نيكو سرانجامى است خانه آخرت.
خدا لعنت كند كند كسى كه تو را كشت، و لعنت كند كسى را كه جاهل بود به حقّت، و حرمتت را سبك شمرد، و خدا لعنت كند كسى را كه بين تو و آب فرات پرده شد، شهادت مى دهم كه تو مظلومانه كشته شدى، و خدا به وعده اى كه به شما داده وفا مى كند، به سوى تو آمدم اى فرزند امير مؤمنان دارد در محضر شما آيم دلم تسليم و پيرو شماست، و خود نيز پيرو شمايم، يارى ام براى شما مهيّاست، تا خدا حكم كند، و او بهترين حكم كنندگان است، پس با شمايم تنها با شما نه با دشمن شما، من به شما و بازگشت تان مؤمن، و به آنان كه با شما مخالفت كردند، و شمار را كشتند كافرم، خدا بكشد امّتى را كه شما را با دست ها و زبان هايشان كشتند.
سپس وارد روضه شو، و خود را به ضريح بچسبان و بگو: [در همان حال سمت قبله]
السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَ سَلَّمَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ مَغْفِرَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ عَلَى رُوحِكَ وَ بَدَنِكَ أَشْهَدُ وَ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى مَا مَضَى بِهِ الْبَدْرِيُّونَ وَ الْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الْمُنَاصِحُونَ لَهُ فِي جِهَادِ أَعْدَائِهِ الْمُبَالِغُونَ فِي نُصْرَةِ أَوْلِيَائِهِ الذَّابُّونَ عَنْ أَحِبَّائِهِ فَجَزَاكَ اللَّهُ أَفْضَلَ الْجَزَاءِ وَ أَكْثَرَ الْجَزَاءِ وَ أَوْفَرَ الْجَزَاءِ وَ أَوْفَى جَزَاءِ أَحَدٍ مِمَّنْ وَفَى بِبَيْعَتِهِ وَ اسْتَجَابَ لَهُ دَعْوَتَهُ وَ أَطَاعَ وُلاةَ أَمْرِهِ،
سلام بر تو اى بنده شايسته فرمانبر خدا و رسول خدا، و امير مؤمنان و حسن و حسين (درود خدا بر آنان باد) ، سلام و رحمت خدا و بركات و مغفرت و رضوانش بر تو بر روان و تن تو، شهادت می دهم و خدا را شاهد مى گيرم، كه تو به همان مسيرى رفتى كه اهل بدر رفتند، و در آن راه از دنيا گذشتند، آن مجاهدان در راه خدا، و خيرخواهان براى خدا، در مبارزه با دشمنان خدا، و تلاش گران در يارى اوليايش، آن دفاع كنندگان از عاشقانش، خدا پاداشت دهد، به برترين و بيشترين، و كامل ترين پاداش، و وفاكننده ترين پاداش، يكى از آنان كه به بيعت او وفا كرد، و دعوتش را اجابت نمود، و از واليان امر اطاعت كرد
أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَالَغْتَ فِي النَّصِيحَةِ وَ أَعْطَيْتَ غَايَةَ الْمَجْهُودِ فَبَعَثَكَ اللَّهُ فِي الشُّهَدَاءِ وَ جَعَلَ رُوحَكَ مَعَ أَرْوَاحِ السُّعَدَاءِ وَ أَعْطَاكَ مِنْ جِنَانِهِ أَفْسَحَهَا مَنْزِلاً وَ أَفْضَلَهَا غُرَفاً وَ رَفَعَ ذِكْرَكَ فِي عِلِّيِّينَ [فِي الْعَالَمِينَ ] وَ حَشَرَكَ مَعَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقاً أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَهِنْ وَ لَمْ تَنْكُلْ وَ أَنَّكَ مَضَيْتَ عَلَى بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ مُقْتَدِيا بِالصَّالِحِينَ وَ مُتَّبِعا لِلنَّبِيِّينَ فَجَمَعَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ رَسُولِهِ وَ أَوْلِيَائِهِ فِي مَنَازِلِ الْمُخْبِتِينَ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ.
شهادت مى دهم، كه در خيرخواهى كوشيدى، و نهايت تلاش را انجام دادى، خدا تو را در زمره شهيدان برانگيزد و روحت را در كنار ارواح نيك بختان قرار دهد، و از بهشتش وسيع ترين منزل را به تو عطا كند، و برترين غرفه ها را ارزانى نمايد، و نامت را در بالاترين درجات بالا برد، و با پيامبران و صدّيقان و شهدا و شايستگان مشحور نمايد، آنها خوب رفيقانى هستند، شهادت مى دهم كه تو سستى نورزيدى، و باز نايستادى، و بر آگاهى از كارت از دنيا رفتى، در حال پيروى از شايستگان، و پيروى از پيامبران پس خدا بين ما و رسول خود و اوليايش در جايگاه هاى فروتنان گرد آورد كه او مهربان ترين مهربانان است.
مؤلف گويد: خوب است اين زيارت را، پشت سر قبر، به طرف قبله بخوانى، چنان كه شيخ در «تهذيب» چنين فرموده: سپس وارد شو.
و خود را با رو به قبر بيانداز، و چنين بگو درحالى كه رو به جانب قبله اى: السّلام عليك ايّها العبد الصّالح و بدان كه زيارت قمر بنى هاشم موافق روايت مذكور، همين بود كه ذكر شد، ولى سيد ابن طاووس و شيخ مفيد و ديگران پس از اين زيارت فرموده اند كه به سمت بالا سر برو، و دو ركعت نماز بخوان، و بعد از آن هرچه خواهى نماز بجا آور، و بسيار خدا را بخوان و پس از نماز بگو:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لا تَدَعْ لِي فِي هَذَا الْمَكَانِ الْمُكَرَّمِ وَ الْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ذَنْباً إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا هَمّاً إِلّا فَرَّجْتَهُ وَ لا مَرَضا إِلّا شَفَيْتَهُ وَ لا عَيْباً إِلّا سَتَرْتَهُ وَ لا رِزْقاً إِلا بَسَطْتَهُ وَ لا خَوْفا إِلّا آمَنْتَهُ وَ لا شَمْلاً إِلّا جَمَعْتَهُ وَ لا غَائِباً إِلّا حَفِظْتَهُ وَ أَدْنَيْتَهُ وَ لا حَاجَةً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ لَكَ فِيهَا رِضًى وَ لِي فِيهَا صَلاحٌ إِلا قَضَيْتَهَا يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
خدايا درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد، و در اين مكان مكرّم، و زيارتگاه بزرگ، براى من گناهى مگذار جز آن كه بيامرزى، و نه اندوهى جز آن كه برطرف نمايى، و نه بيمارى جز آن كه شفا دهى، و نه عيبى جز آن كه بپوشانى، و نه رزقى جز آن كه بگسترانى، و نه ترسى جز آن كه ايمنى دهى، و نه پراكندگى جز آن كه گرد آورى، و نه دور از نظرى جز آن كه حفظ كنى و ديدارش را نزديك نمايى، و نه حاجتى از حاجت هاى دنيا و آخرت، كه تو را در آن رضايت و مرا در آن مصلحت است جز آن كه برآورى، اى مهربان ترين مهربانان.
بعد به جانب ضريح بازگرد، و نزد پاهاى مبارك بايست و بگو:
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَوَّلِ الْقَوْمِ إِسْلاماً وَ أَقْدَمِهِمْ إِيمَاناً وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِينِ اللَّهِ وَ أَحْوَطِهِمْ عَلَى الْإِسْلامِ أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَخِيكَ فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُوَاسِي فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْكَ الْمَحَارِمَ وَ انْتَهَكَتْ حُرْمَةَ الْإِسْلامِ فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجَاهِدُ الْمُحَامِي النَّاصِرُ وَ الْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِيهِ ،
سلام بر تو اى ابا الفضل العباس فرزند امير مؤمنان، سلام بر تو اى فرزند سرور جانشينان، سلام بر تو اى فرزند اولين نفر امت در اسلام آوردن، و پيش ترين شان در ايمان و استوارترين شان در پایبندى به دين خدا، و با احتياط ترین شان بر اسلام، شهادت می دهم كه تو براى خدا و رسولش و برادرت خيرخواهى نمودى، پس چه خوب برادر همدردى بودى، خدا لعنت كند امتى را كه تو را كشت، و لعنت كند امتى را كه به تو ستم روا داشت، و لعنت كند امتى را كه حرمت هاى تو را حلال شمرد، و پرده احترام اسلام را دريد، پس چه نيكو صبركننده، جهادگر حامى، يارى دهنده و برادر دفاع كننده از برادرش بودى،
الْمُجِيبُ إِلَى طَاعَةِ رَبِّهِ الرَّاغِبُ فِيمَا زَهِدَ فِيهِ غَيْرُهُ مِنَ الثَّوَابِ الْجَزِيلِ وَ الثَّنَاءِ الْجَمِيلِ وَ أَلْحَقَكَ [فَأَلْحَقَكَ ] اللَّهُ بِدَرَجَةِ آبَائِكَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ اللَّهُمَّ إِنِّي تَعَرَّضْتُ لِزِيَارَةِ أَوْلِيَائِكَ رَغْبَةً فِي ثَوَابِكَ وَ رَجَاءً لِمَغْفِرَتِكَ وَ جَزِيلِ إِحْسَانِكَ فَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ أَنْ تَجْعَلَ رِزْقِي بِهِمْ دَارّا وَ عَيْشِي بِهِمْ قَارّا وَ زِيَارَتِي بِهِمْ مَقْبُولَةً وَ حَيَاتِي بِهِمْ طَيِّبَةً وَ أَدْرِجْنِي إِدْرَاجَ الْمُكْرَمِينَ وَ اجْعَلْنِي مِمَّنْ يَنْقَلِبُ مِنْ زِيَارَةِ مَشَاهِدِ أَحِبَّائِكَ مُفْلِحاً مُنْجِحا قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرَانَ الذُّنُوبِ وَ سَتْرَ الْعُيُوبِ وَ كَشْفَ الْكُرُوبِ إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ،
و پاسخ دهنده طاعت پروردگارش، و علاقه مند به آنچه ديگران به بى رغبت شدند، كه همان پاداش بزرگ، و ستايش زيباست، و خدا تو را به درجه پدرانت، در بهشت های پرنعمت ملحق كرد.
خدايا متعرض زيارت اوليايت شدم به خاطر رغبت در پاداشت، و اميد به آمرزشت، و احسان فراوانت، پس از تو مى خواهم كه بر محمّد و خاندان پاكش درود فرستى، و روزى ام را به خاطر ايشان زياد نمايی و زندگى ام را به خاطر آنان برقرار دارى، و زيارتم را به حق آنان مقبول قرار دهى، و حياتم را دلپسند فرمايى، و مرا با گروه اهل كرامت همراه نمايی و از كسانى قرار دهى كه از زيارت زيارتگاه هاى عاشقانت رستگار و كامياب بازمى گردند، درحالی كه مستوجب آمرزش گناهان، و پوشيدن عيب ها، و برطرف شدن گرفتاري ها شده باشد، به راستى تو اهل پروا و آمرزشى.
چون بخواهى آن حضرت را وداع كنى، به نزد قبر شريف برو، و اين جملات را كه در روايت ابو حمزه ثمالی است، و علماهم ذكر كرده اند بگو:
أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَ أَسْتَرْعِيكَ وَ أَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلامَ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِهِ وَ بِكِتَابِهِ وَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اللَّهُمَّ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَتِي قَبْرَ ابْنِ أَخِي رَسُولِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ ارْزُقْنِي زِيَارَتَهُ أَبَدا مَا أَبْقَيْتَنِي وَ احْشُرْنِي مَعَهُ وَ مَعَ آبَائِهِ فِي الْجِنَانِ وَ عَرِّفْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ رَسُولِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَوَفَّنِي عَلَى الْإِيمَانِ بِكَ وَ التَّصْدِيقِ بِرَسُولِكَ وَ الْوِلايَةِ لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ عَدُوِّهِمْ فَإِنِّي قَدْ رَضِيتُ يَا رَبِّي بِذَلِكَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
تو را به خدا مى سپارم و خواستار رعايت توأم، و بر تو سلام مى فرستم، ايمان آورديم به خدا و رسول و كتابش، و به آنچه پيامبر از پيش خدا آورد، خدايا ما را با گواهان اين حوادث بنويس، خدا آن را آخر عهد من از زيارت قبر فرزند برادر رسولت (درود خدا بر او و خاندانش باد) قرار مده، و زيارتش را همواره تا زنده ام می دارى روزى من فرما، و مرا با او و با پدرانش در بهشت محشور گردان، و ميان من و او و رسول و اوليايت شناسايى ايجاد كن.
خدايا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و مرا بميران، بر پايه ايمان به خود، و باور نسبت به پيامبرت، و ولايت امير مؤمنان و امامان از فرزندانش (درود بر آنان باد) و بيزارى از دشمنانشان، كه من اى پروردگارم همانا به اين امر خشنودم، و درود خدا بر محمّد و خاندان محمّد.
پس براى خود، و براى پدر و مادر و مؤمنان و مسلمانان دعا كن، و از دعاها هر دعايى را كه مى خواهى اختيار كن.
منبع:
1.http://www.lankarani.com/