اسلام

  • خانه 
  •  
  • تماس  
  • ورود 

میلاد حضرت زهرا (سلام الله علیها)

15 اسفند 1395 توسط موسوي

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء: آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه­ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟ (ابراهیم، 24)

نکته: در روایات و تفاسیر از چند چیز به عنوان مصداق کلمه طیبه یاد شده است: توحید، ایمان، عقاید صحیح، رهبران آسمانی و یاران آنان. آری، توحید، اصل ثابتی است که در فطرت و عمق جان مردم جای دارد. «أَصْلُهَا ثَابِتٌ» و در تمام اعمال و گفتار و افکار انسان اثر می­گذارد. «فَرْعُهَا فِی السَّمَاء» و در همه وقت و در هر فراز و نشیبی می­توان از میوه ایمان بهره­مند شد. درخت توحید، ریشه­ای ثابت دارد. تهدیدها و توطئه­ها و نیش­ها و نوش­ها و طاغوت­ها آن را از پای درنمی­آورند و اگر در روایات این درخت به پیامبر و اهل بیت او علیهم السلام تفسیر شده، به خاطر همین است که دین محمّد صلی الله علیه و آله و راه اهل بیتش در برابر آن همه دشمن، رو به گسترش است و روزی جهانگیر خواهد شد.[1]

حدیث: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: من آن شجره (طیبه در قرآن) هستم و فاطمه شاخه آن و علی عامل لقاح و باروری آن و حسن و حسین، میوه­های آن و شیعیان ما برگ­های آن درختند. ریشه این درخت در بهشت عدن است و بقیه­اش در جنّت. (به نقل از المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج 3، ص 160 از منابع اهل سنت).[2

یک جرعه آفتاب
فاطمه از زبان رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)
«همانا فاطمه پاره تن من است کسی که او را خشمگین سازد مرا خشمگین ساخته.» [بحارالانوار، ج 43، ص 39]

«… دخترم فاطمه، سیده زنان جهان از اولین و آخرین است و او پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح من در بدن من است؛ او حوریه­ای است به­صورت انسان؛ هنگامی که در محرابش به عبادت در پیشگاه پروردگارش می­ایستد، نور او برای فرشتگان آسمان می­درخشد؛ همچنان که نور ستارگان برای اهل زمین می­درخشد…». [امالی، شیخ صدوق، صص 99-100]

«بهشت، مشتاق چهار تن از بانوان است: مریم دختر عمران، آسیه همسر فرعون، خدیجه دختر خویله و فاطمه علیها السلام دختر محمد صلی الله علیه وآله وسلم» [بحارالانوار، ج 43، ص 19]

«… روز قیامت، منادی از زیر عرش ندا می­کند: ای اهل محشر! سر به زیر افکنید و چشم­ها را ببندید تا فاطمه علیها السلام از صراط عبور کند: و او عبور می­کند در حالی که هفتاد هزار نفر از حوریان بهشتی همراه اویند.» [امالی صدوق، ص 25]

«فاطمه پاره من است؛ کسی که او را خوشحال سازد مرا خوشحال ساخته و کسی که او را ناراحت کند مرا ناراحت کرده، فاطمه گرامی­ترین مردم نزد من است.» [بحارالانوار، ج 43، ص 39]

«خداوند به خشم فاطمه خشمگین می­شود و به خشنودی او خشنود می­گردد.» [امالی مفید، ص 56]

«هرگاه مشتاق بوی بهشت می­شوم، دخترم فاطمه را می­بویم» [همان، ص 4]

«خداوند، تمام وجود دخترم فاطمه را لبریز از ایمان و یقین کرده است.» [همان، ص 23]

از زبان پیشوایان معصوم

«علی(علیه السلام): بخدا قسم او (حضرت زهرا) هیچ­گاه مرا به خشم دربیاورد هیچ­گاه در امری با من مخالفت نکرد و من هر گاه به او نگاه می­کردم، غم­ها و اندوه­ها از من برطرف می­شد.» [وسائل الشیعه، ج 14، ص 16]

امام صادق(علیه السلام):

«فاطمه، صدیق کبری است؛ محور حرکت انسان­های گذشته، معرفت و شناخت حضرت فاطمه علیها السلام بوده است.» [بحارالانوار، ج 43، ص 64]

امام کاظم(علیه السلام):

«در خانه­ای که اسم محمد یا علی، حسن، حسین، جعفر، عبدالله و از زنان، فاطمه باشد، فقر و تنگدستی وارد نخواهد شد.» [سفینه البحار، ج 4، ص 295]

امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف):

«در دختر رسول خدا فاطمه سلام الله علیها برای من سرمشق و الگویی نیکو است.» [بحارالانوار، ج 53، ص 180]

امام صادق(علیه السلام):

«هر آن کس که فاطمه علیها السلام را آنگونه که باید بشناسد؛ لیله القدر را درک کرده.» [تفسیر فرات کوفی، ص 581]

امام صادق(علیه السلام):

«فاطمه را از آن­رو فاطمه گفته­اند که مردم از شناخت او عاجزند.» [همان]

«مولود بهشتی»
پیامبر اسلام در سال پنجم بعثت، سخت­ترین فشارها را پشت­سر می­گذاشت که به اذن خدا، حادثه عظیم معراج رخ داد. حضرت، برای مشاهده ملکوت آسمان­ها به معراج رفت. در آن شب، جبرئیل از میوه درخت طوبی به ایشان داد و پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) از آن، تناول کرد. … و «کوثر»، نعمتی است که از برکت همان میوه بهشتی، به واپسین فرستاده خداوند، اعطا شد؛ مگر نه اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) همواره دخترش را می­بوسید و می­فرمود: «من بوی بهشت را از او استشمام می­کنم»؟!

چهار بانوی بهشتی
حضرت خدیجه که پس از ازدواج با رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم)، مورد قهر و قطع رابطه زنان مکه قرار گرفته بود، در آستانه وضع حمل، به دنبال این زنان فرستاد تا او را در این امر مهم یاری کنند؛ ولی با پاسخ سرد و زشت آنان روبرو شد: «تو به سخن ما گوش نکردی و با یتیم ابوطالب که مالی نداشت، ازدواج کردی، ما نیز به یاری تو نخواهیم آمد.»

لحظه­های دشوار و بحرانی وضع حمل فرا رسید و خدیجه(سلام الله علیها) تنها و بی­یار و یاور بود. ناگهان چهار زن را کنار خود دید. یکی از آنها گفت: «نترس و غمگین مباش؛ پروردگار مهربانت ما را به یاری تو فرستاده است؛ ما خواهران توایم.» به کمک چهار بانوی بهشتی [ساره همسر ابراهیم، آسیه همسر فرعون، مریم دختر عمران، و کُلثم، خواهر موسی]، مولود خجسته مکه، کوثر پیامبر، فاطمه زهرا سلام الله علیها، جهان را با قدوم خویش مزین ساخت… .

عفاف و حجاب
پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) روزی از مردم پرسید بهترین چیز برای زنان چیست؟ امیرالمومنین علی(علیه السلام) این سؤال را در منزل از حضرت زهرا (سلام الله علیها)پرسید و آن حضرت پاسخ داد: «اینکه مردان را نبینند و مردان نیز ایشان را نبینند.»[3] و هنگامی که این پاسخ به پیامبر عرض شد، حضرت ایشان را تحسین و تصدیق فرمود: در تقسیم کارهای زندگی، وقتی رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) کارهای بیرون منزل را به علی(علیه السلام) و کارهای داخل منزل را به فاطمه سلام الله علیها سپردند، حضرت زهرا فرمود: «جز خدا کسی نمی­داند که چقدر خوشحال شدم که رسول خدا مرا از مواجهه با مردان معاف داشت.»[4]

در منطق فاطمه زهرا سلام الله علیها، ویژگی­های جسمانی زن، فقط و فقط محدود در زندگی زناشویی اوست؛ تا آنجا که حضرت زهرا(سلام الله علیها) از اینکه در تشییع جنازه، پارچه­ای روی بدنش افکنده باشد و حجم بدن مبارکش نمایان باشد، ابراز ناراحتی کرد.[5] اما همه اینها، به معنی انزوا و گوشه­گیری زنان نیست؛ بلکه در مقام ضرورت، زن می­تواند، بلکه باید میدان­دار تلاش­های اجتماعی و فرهنگی و دینی باشد؛ چنانکه حضرت زهرا سلام الله علیها، خود در احقاق حق امیرالمونین علی(علیه السلام) از هیچ کوششی دریغ نفرمود.»[6]

پی نوشت:

[1]. تفسیر نور: ج 6، ص: 283.

[2]. نهج الفصاحه (تنظیم موضوعی)، ص 401.

[3]. منتهی الآمال، ج 1، ص 133.

[4]. .وسائل الشیعه، ج 14، ص 122.

[5]. الاستیعاب، ص 751.

[6]. لک: علی قائمی، در مکتب فاطمه.

ولنتاین

25 بهمن 1395 توسط موسوي

«ولنتاین» افسانه ای برای فروپاشی اخلاق جامعه!
“ولنتاین” در واقع یک مناسبت غربی و #فرهنگ وارداتی است که چند سالی است میان جوانان باب شده و همه ساله در روز 25 بهمن مطابق با 14 فوریه همراه با آداب و رسوم به خصوصی برگزار می شود.
جشنی همراه با هدیه دادن و دوستی و عشق ورزیدن به نامحرم و جنس مخالف که در واقع فرصتی است تا دوستی های خیابانی از سوی متولیان ابتذال، هویتی پوشالی یابد.
اینکه این روز چه تاریخچه ای دارد و بر اساس چه رویدادی گرامی داشته می شود، نکته ای است که همچنان نه منابع مبدع این طرح و نه پیروانشان اطلاعات موثقی برای پایه و اساس آن ندارند و تنها قصه ای ساختگی و تایید نشده، محملی برای گرامیداشت این روز عنوان شده
و جالب اینجاست که بسیاری از جوانان وطنی بدون اطلاع از ریشه این افسانه ساختگی، پیرو این فرهنگ وارداتی شده اند که این گونه قصه سازی شده است:
“زمانی فرمانروای روم باستان برای حفظ آمادگی سربازانش، از ازدواج آنها جلوگیری می کرده است به این دلیل که ازدواج باعث سستی آنها خواهد شد. در این بین کشیشی به نام ” ولنتاین” مبادرت به عقد سربازان با دختران می نموده است که پس از اطلاع فرمانروا، به زندان می افتد.
کشیش در زندان عاشق دختر زندانبان شده و خطاب به وی کارت هایی را می نوشته است و عاقبت در روز 14 فوریه به دستور شاه وبه جرم اقداماتش اعدام شده و توسط غربی ها “شهید عشق” نامیده می شود!”
اما آنچه باعث شده تا این #افسانه، به شدت توسط رسانه های خارجی و در تمام دنیا تبلیغ شود، درونمایه ضد فرهنگی این جریان است که مبنایی برای رواج فرهنگ بی‌بند و باری و ابتذال است و هر ساله تحت عنوان “روز عشق” انواع و اقسام اعمال ناپاک و خلاف اخلاق در پوشش پاک عشق و محبت انجام می گیرد!
آنچه که پشت پرده “ولنتاین” را این روزها بیشتر نمایان می کند، تلاش و تبلیغات برای از هم پاشیدن بنیان #خانواده ها، جلوگیری از ازدواج و ترویج دوست یابی و دوست گزینی به جای انتخاب همسر و تشکیل خانواده، است.

این اهداف در قالب سریالهای ماهواره ای فارسی‌زبان که به خانواده ها هجوم بیشتری آورده است، نمود عینی تری دارد که البته همراه با واردات “ولنتاین” که سالیان سال است اتفاق افتاده، در یک سیاست تعریف می شوند!
اما رواج این فرهنگ وارداتی نگران کننده تر می شود وقتی بدانیم که در میان برخی پدران و مادران هم رسوخ کرده است.
اگر چه مرد به همسر خود و زن به شوهرش در این روز به اصطلاح عشق می ورزد، اما این حرکت در چنین روزی در سایه تبلیغات شبکه های ماهواره ای، تنها می تواند برای جوان و فرزند خانواده به عنوان یک الگو تلقی شده و مهر تأییدی باشد بر یک فرهنگ غلط و ناپاک که حاصل آن دوری گزینی از ازدواج و حفظ روابطی است برای فروپاشی اخلاقی جامعه.
اگرچه برخی اعتقاد دارند نفوذ آیین‌هایی نظیر روز “ولنتاین” ناشی از تهاجم فرهنگی است، اما به نظر می رسد این موضوع به علت خلاء فرهنگی جامعه در این زمینه، مورد استقبال قرار گرفته است. در حالی که این پدیده در فرهنگ و تاریخ ما وجود دارد اما درست و پررنگ به جوانان معرفی نشده است.
روز مادر، روز پدر، روز دختر، روز ازدواج حضرت علی (ع) و فاطمه زهرا (س) تنها نمونه ای از فرهنگ مذهبی ماست که نه تنها افسانه نیست و قصه سازی نشده است که ریشه در باورها و مذهب ما دارد و حتما می تواند به استحکام خانواده و عشق حقیقی همراه با هویت کمک کند.
پس شایسه است خانواده ها و جوانان، به تأسی از آموزه های اسلامی، از ورود هرگونه رسوم و آیین های خرافی و بویژه بیان گر فرهنگ ضد اخلاقی، به جامعه ممانعت کرده و مراسمات و موارد مشابه ملی و دینی که بمراتب بیشتر، بهتر، پر بارتر و متقن است را پررنگ تر و باشکوه تر اجرا نمایند. البته که نقش مسئولین و دستگاههای مربوطه نیز در فرهنگ سازی و بهبود این امر نمایان است.

احادیثی پیرامون حضرت معصومه (سلام الله علیها)

18 دی 1395 توسط موسوي

احادیثی پیرامون حضرت معصومه(س)
قال الصادق عليه السلام:
ان للّه حرماً و هو مكه ألا انَّ لرسول اللّه حرماً و هو المدينة ألا وان لاميرالمؤمنين عليه السلام حرماً و هو الكوفه الا و انَّ قم الكوفة الضغيرة ألا ان للجنة ثمانيه ابواب ثلاثه منها الى قم تقبض فيها اموأة من ولدى اسمها فاطمه بنت موسى عليهاالسلام و تدخل بشفاعتها شيعتى الجنة با جمعهم

خداوند حرمى دارد كه مكه است پيامبر حرمى دارد و آن مدينه است و حضرت على (ع) حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از 8 درب بهشت سه درب آن به قم باز مى شود - زنى از فرزندان من در قم از دنيا مى رود كه اسمش فاطمه دختر موسى (ع) است و به شفاعت او همه شيعيان من وارد بهشت مى شوند.

عن سعد عن الرضا(ع) قال:
يا سعد من زارها فله الجنة
ثواب الأعمال و عيون اخبار الرضا(ع): عن سعد بن سعد قال: سالت اباالحسن الرضا(ع) عن فاطمه بنت موسى بن جعفر (ع) فقال:
من زارها فله الجنة
امام رضا (ع) فرمود- كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زيارت كند پاداش او بهشت است .

كامل الزيارة:عن ابن الرضا عليهماالسلام قال:
من زار قبر عمتى بقم فله الجنة
امام جواد - كسى كه عمه ام را در قم زيارت كند پاداش او بهشت است .

امام صادق (ع):
من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة (بحار ج ٤٨ صفحه ٣٠٧)
امام صادق (ع) كسى كه آن حضرت را زيارت كند در حالى كه آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد بهشت پاداش اوست .

امام صادق (ع):
«الّا انَّ حرمى و حرم ولدى بعدى قم» (بحار ج ٦٠ صفحه ٢١٦ )
امام صادق (ع) - آگاه باشيد كه حرم و حرم فرزندان بعد از من قم است

جايگاه حضرت معصومه(س)
لقب «معصومه» را امام رضا(ع) به خواهر خود عطا فرمود:آن حضرت در روايتى فرمود:
«مَنْ زَارَ الْمَعصُومَةَ بِقُمْ كَمَنْ زَارَنى.» (ناسخ التواريخ، ج ٣، ص ٦٨، به نقل از كريمه اهل بيت، ص ٣٢)

«هركس معصومه را در قم زيارت كند،مانند كسى است كه مرا زيارت كرده است.»
اين لقب، كه از سوى امام معصوم به اين بانوى بزرگوار داده شده، گوياى جايگاه والاى ايشان است.

امام رضا(ع) در روايتى ديگر مى فرمايد:
هركس نتواند به زيارت من بيايد، برادرم را در رى يا خواهرم را در «قم» زيارت كند كه ثواب زيارت مرا در مى يابد. (زبدة التصانيف، ج ٦، ص ١٥٩، به نقل از كريمه اهل بيت، ص ٣ .)

 2 نظر

رحلت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله)

02 آذر 1395 توسط موسوي

چگونگی رحلت ÷یامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)

پیامبر اکرم(ص) پس از بیست و سه سال دعوت و مجاهدت و ابلاغ پیام الهی و پس از فراز و نشیب‌های فراوان در راه انجام رسالت بزرگ خویش، سرانجام در روز دوشنبه، بیست و هشتم ماه صفر یازدهم هجرت[1] پس از چهارده روز بیماری[2] و کسالت، رحلت فرمودند و در هجرۀ مسکونی خویش در جوار مسجدی که تأسیس کرده بود، به خاک سپرده شد.

آخرین روزهای وفات پیامبر(ص)
پیامبر(ص) شب پیش از بیماری شدیدش در حالی که دست علی(ع) را گرفته بود، همراه جماعتی برای طلب آمرزش به قبرستان بقیع رفت و برای اهل قبور درود فرستاد و برای آنان طلب استغفار طولانی کرد. آنگاه به علی(ع) فرمود: «جبرئیل هر سال یک مرتبه قرآن را بر من عرضه می‌کرد؛ ولی امسال دو مرتبه این امر صورت گرفته است و این دلیلی ندارد مگر اینکه اجل من نزدیک باشد.»[3]

پس به علی(ع) گفت: «اگر من از دنیا رفتم، تو مرا غسل بده.»[4] در روایت دیگر آمده است که «فرمودند: به هر کسی وعده‌ای دادم، باید آن را بگیرد و به هر کسی دِینی دارم، باخبرم سازد.»[5]

پیامبر(ص) که گویا از حرکات زنندۀ برخی از زوجات و صحابۀ خود و تخلف برخی از یاران ناراحت شده بود، برای پیش‌گیری از بدعتها، فرمود: «ای مردم، آتش فتنه شعله‌ور شده و فتنه‌ها مانند پاره‌های شب تاریک، رو آورده و شما هیچ دستاویزی علیه من ندارید؛ زیرا من حلال نکردم مگر آنچه قرآن حلال دانسته و حرام نکردم مگر آنچه قرآن حرام داشته است.»[6]

پیامبر(ص) پس از این هشدار به منزل “ام‌سلمه” رفت و دو روز در آنجا ماند و گفتند خدایا تو شاهد باش که من حقایق را ابلاغ کردم.[7]

سپس پیامبر(ص) به منزل رفت و جماعتی به حضور طلبید و گفت: «مگر به شما امر نکردم که با جیش “اسامه” بروید؟ چرا نرفتید؟»

ابوبکر گفت: رفتم؛ ولی دوباره برگشتم تا تجدید عهد کنم. عمر گفت: نرفتم؛ چون نمی‌توانستم منتظر باشم تا حال شما را از کاروانیان بپرسم.[8]

رسول خدا(ص) از تخلف آنان سخت ناراحت شد و با همان حال کسالت به مسجد رفت و خطاب به اعتراض کنندگان فرمود: این چه سخنی است که درباره‌ی فرماندهی “اسامه” می‌شنوم شما پیش از این به فرماندهی پدرش هم طعن می‌زدید به خدا سوگند او برای فرماندهی لشکر سزاوار بود و فرزندش اسامه نیز برای این کار شایسته است. رسول خدا در بستر بیماری مرتبا به عیادت کنندگان خود به طور مرتب می‌فرمود، سپاه اسامه را حرکت دهید.[9]

پیامبر(ص) فرمود:

«نفذ و اجیش اسامه»

«وی در اینجا متخلفان از جیش اسامه را لعن کرد.»[10]

سپس پیامبر(ص) بیهوش شد و تمام زنان و کودکان می‌گریستند. لحظاتی بعد پیامبر(ص) به هوش آمد و دستور داد که برایش قلم و دواتی بیاورند تا بر ایشان چیزی بنویسند که پس از آن هرگز گمراه نشوید در این میان برخی به دنبال آوردن صحیفه و دوات رفتند. که عمر گفت: بیماری بر پیامبر(ص) چیره گشته است، «ارجع فانه یهجر» برگرد؛ زیرا او هذیان می‌گوید. قرآن نزد شماست، کتاب خدا برای شما کافی است.[11] حاضران بعضی با نظر عمر مخالفت کردند و بعضی دیگر جانب او را گرفتند رسول خدا(ص) از اختلاف و سخنان جسارت‌آمیز آنان سخت ناراحت شد و فرمود: «برخیزید و از من دور شوید».[12]

وصیت پیامبر(ص) در لحظات پایانی
پیامبر(ص) در حضور جمع، رو به حضرت علی(ع) کرد و به او وصیت کرد و به ایشان فرمود: نزدیک بیا، سپس زره و شمشیر و خاتم و مهرش را به علی(ع) داد و فرمود «برو منزل». پس از لحظاتی بیماری ایشان شدید شد و آنگاه که حالش بهتر شد، علی(ع) را ندید. به زنان خود گفت: «برادرم و صاحبم بیاید» آنان به ابوبکر گفتند و آو آمد و باز پیامبر(ص) جمله را تکرار کرد و این بار به سراغ عمر رفتند و عمر آمد؛ ولی پیامبر(ص) فرمود: «برادرم و صاحبم بیاید» “ام‌سلمه” فرمود: «علی(ع) را می‌طلبد، به او بگوئید بیاید».[13] علی(ع) آمد و مدتی با هم به طور خصوصی و در گوشی صحبت کردند. وقتی از علی(ع) پرسیدند، پیامبر(ص) چه گفت؟

در پاسخ فرمود: به من هزار باب علم که از هر بابی هزار باب دیگر منشعب شده بود، آموخت و چیزهایی را به من سفارش کرد که انجام خواهم داد.[14]

پیامبر(ص) در همان حال چند مرتبه فرمود:

«ما ظن محمد بالله لو لقی الله و هذه عذره عنده»

در روزهای آخر از “بلال” خواست تا مردم را در مسجد حاضر کند، خطبه‌یی خواند، بعد از مردم خواست اگر کسی حقی از او به گردن دارد، مطالبه کند. هیچ کس پاسخی نداد تا سه بار پیامبر(ص) تکرار کرد تا اینکه غلامی بنام “عکاشه” برخاست و حقی را از ایشان مطالبه کرد، به قصد انتقام از پیامبر(ص)، شلاقی آماده کردند؛ ولی همین که خواست قصاص کند بر بدن حضرت افتاد و شروع به گریه کرد و ایشان را عفو نمود و پیامبر(ص) فرمود او رفیق من در بهشت خواهد بود.[15]

سپس به علی(ع) دستور داد، آن پولها را که نزد یکی از زنان بود، بگیرد و میان فقرا تقسیم کند.[16]

فاطمه(س) و لحظۀ وداع با پدر
در لحظات آخر عمر پیامبر(ص)، فاطمه(س) بسیار گریان بود. پیامبر(ص) او را به نزدیک خود طلبید و مطالبی را به او گفت: که فاطمه(س) گریه‌اش شدت یافت. آنگاه مطلبی را به ایشان گفت: که حضرت زهرا تبسم کرد. ایشان بر پاسخ سؤال دیگران فرمودند که لحظۀ اول پیامبر(ص) فرمودند:

«در همین درد می‌میرم» و در باب شادی و تبسم‌اش فرمودند: تو اولین کس از اهل بیت(ع) من هستی که به من ملحق می‌شود» و این بود که من تبسم کردم.[17]

در لحظات واپسین عمر پیامبر(ص) سرش در دامان امیرالمؤمنین(ع) قرار داشت.[18]

کفن و دفن پیامبر(ص)
هنگامه فوت پیامبر(ص) خلیفه‌ی دوم، بنابر عللی در بیرون خانه فریاد می‌زد که پیامبر(ص) فوت نکرده و بسان حضرت عیسی(ع) پیش خدای خود رفته، در این میان یک نفر از اصحاب پیامبر(ص) این آیه را خواند:

«و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الارسل أفإن مات أو قتل …»[19]

علی(ع) جسد مطهر پیامبر(ص) را غسل داد و کفن کرد؛ چون پیامبر(ص) سفارش کرده بود که نزدیکترین کس مرا غسل خواهد داد[20] و این شخص جز علی کسی نیست. سپس چهره آن حضرت را گشود در حالی که سیلاب اشک از دیدگانش جاری بود. فرمود: «پدر و مادرم فدایت ای رسول خدا(ص) با رحلت تو رشته نبوت و وحی الهی و اخبار آسمانها قطع گردید… اگر ما را به صبر و شکیبایی امر نمی‌کردید، آنقدر گریه می‌کردم که سرچشمه اشک را می‌خشکانید».[21]

سپس در قبری که توسط “ابوعبیده جراح” و “زید بن سهل” آماده شده بود و در همان حجره‌ای که وفات یافته بود، در خانه‌ی خودش به خاک سپرده شد.[22]

منابع :
[1]. شیخ مفید، الارشاد، بیروت، موسسه اعلمی، 1399ه.ق ص 97. در تاریخ وفات پیامبر اکرم احتمال زیادی بیان شده است و این بنابر قول مشهور علمای شیعه است. و ابن هشام؛ السیرة‌النبویة، مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفة، بی تا، ج2، ص658 و ابن سعد؛ الطبقات‌الکبری، محمد بن صامل السلمی، الطائف، مکتبة‌الصدیق، 1414، الأولی، ج2، ص 521.

[2] . ابن واضح، تاریخ یعقوبی، نجف، المکتبه الحدریته، 1384 ه.ق، ج 2، ص 178.

[3] . شیخ مفید، الارشاد، پیشین، ص 97 و ابن سعد، الطبقات، ج 2، ص 214.

[4] . همان، ج 2، ص 214 .

[5] . همان، ج 2، ص 214 .

[6] ـ ابن هشام، السیرة النبویة، پیشین، ج 2، ص 654 و ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین، ج 2، ص 216.

[7] ـ شیخ مفید، الارشاد، پیشین، ص 97.

[8] ـ ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین، ج 2، ص 334، صحیح مسلم، ج 2، ص 325.

[9] . ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین، ج 2، ص 190.

[10] ـ الشهرستانی، عبدالکریم؛ ملل و نحل، ترجمه و تصحیح سید محمد رضا جلالینائینی، چاپ سوم، 1360، ج 1، ص 23 و طبری، محمد بن ‌جریر؛ تاریخ‌الأمم ‌و الملوک، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، اساطیر، چاپ اول، 1352، ج 3، ص 429.

[11] . ابن حبل، احمد؛ مسند احمد، دارصار، بیروت، ج1، ص 355.

[12] . ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین، ج 2، ص 244.

[13] ـ طبری، محمدبن‌جریر، پیشین، ج 2، ص 439.

[14] ـ شیخ مفید، الارشاد، پیشین، ص 99.

[15] .التذکرة الحمدونیه، تصحیح احسان عباس، ج 9، صص 153و 154.

[16] ـ ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین، ج 2، ص 238.

[17] ـ همان، ص 247.

[18] ـ ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین،ج 2، ص 236 و نهج البلاغه صبحی صالح، خطبۀ 197.

[19] . ابن هشام، السیرة النبویة، پیشین، ج 2، ص656.

[20] . ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین،ج 2، ص 57.

[21] . نهج البلاغه صبحی صالح، خطبۀ 23، ص 355.

[22] . ابن سعد، الطبقات الکبری، پیشین، ج 2، ص 281.

شیخ مفید کیست؟

26 آبان 1395 توسط موسوي

شیخ مفید

مُحمّد بن مُحمّد بن نَعمان ملقب به شیخ مُفید و معروف به ابن المعلّم، فقیه و متکلم و از علمای برجسته شیعه سده ۴ هجری قمری بود.

زندگی‌نامه
نسب، لقب، ولادت

مقبره شیخ مفید در حرم کاظمین(ع) قرار دارد
محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام بن جابر بن نعمان.[۱] در ۱۱ ذی القعده سال ۳۳۶ق [۲]یا ۳۳۸ق [۳] به دنیا آمد. تولد او در عکبری -نزدیکی بغداد- در مکانی معروف به «سویقه بن بصری» بود.[۴]

پدرش شغل معلمی داشت و بدین جهت شیخ مفید به «ابن المعلم» مشهور بوده است. عکبری و بغدادی نیز دو لقب دیگر او هستند.[۵] مفید در مناظره‌ای با علی ابن عیسی رمانی دانشمند متعزلی شرکت کرد و در آن استدلالات طرف مقابل را باطل کرد. رمانی او را به نام «مفید» ملقب کرد.[۶]

در منابع تاریخی نام دو فرزند برای مفید ذکر شده است؛ یکی ابوالقاسم علی، و دیگری دختری که همسر ابویعلی جعفری بوده است.[۷]

رگذشت و تشییع
شیخ مفید در جمعه دوم یا سوم رمضان سال ۴۱۳ق درگذشت. هشتاد هزار تشییع کننده سوگوار در میدان بزرگ اُشنان بر جنازه وی به امامت سید مرتضی نماز گزاردند. کثرت جمعیت چنان بود که میدان اشنان با آن همه فراخی تنگ می‌نمود.[8] شیخ طوسی ازدحام مردم، از همه مذاهب، برای نماز گزاردن بر او و گریستن در مرگش را بی‌سابقه توصیف کرده است.»[9]

او چند سالی در خانه‌اش مدفون بود و سپس به سوی مقابر قریش، نزدیک قبر امام جواد علیه‌السلام برده شد.[10]

در برخی منابع آمده است هنگامی که این عالم بزرگوار از دنیا رفت، با خط شریف امام زمان (علیه السلام) بر روی قبرش نوشته شده بود:

لا صوت الناعی بفقدک انه یوم على آل الرسول عظیم‏
ان کنت قد غیبت فی جدث الثرى‏ ‏ فالعدل و التوحید فیک مقیم
و القائم المهدیّ یفرح کلما تلیت علیک من الدروس علوم‏[11]

ترجمه

خبر دهنده مرگ خبر فقدان تو را نیاورد، امروز بر آل محمّد (علیهم السلام) روز مصیبت بزرگی است.
اگر تو در میان خاک قبر پنهان شدی، علم و توحید همراه تو اقامت کرد.
قائم مهدی (عج) خوشحال می شود هر وقت که درسها و علوم تو را برایش می خوانند (کتابهای تو را طالبان، مورد مطالعه و بحث قرار می دهند).

توقیع و نامه مبارک امام زمان(عج) به شیخ مفید
تاریخ صدور این توقیع و نامه مبارک ناحیه مقدس امام زمان(عج) به درستی مشخص و معلوم نیست.
این نامه ای است به برادر راستگو و درستکار و دوست مخلص ما، کسی که در راه یاری ما کوتاهی نکرده و وفا را رعایت کرده است، خداوند تو را با دید قدرتش که هرگز به خواب نمی رود محافظت فرمایت.
ای برادر با اخلاص! آنچه ما به تو نوشته ایم باید مستور و پوشیده باشد و به غیر از آنان که به حهت ایمانی که به ما دارند و مورد اعتماد ما هستند و سخنان ما موجب آسایش و آرامش خاطر آنها می شود فرد دیگری نباید از مضمون این نامه آگاه گردد، به همه دوستان ما سفارش کن که به محتوای نامه ما با عنایت خداوند عمل کنند.

نمونه ای از نامه های امام زمان (عج)
آزار دهندگان امام عصر(عج):
نادانان و کم خردان شیعه و کسانی که با پشه از دینداری آنان محکم تر است ما را می آزارند.
(قد اَذانا جهلاءُ الشیعةِ و حمَقاوُهم، و من دینُهُ و جناح البعوضَةِ ارجح مِنهُ)

فرجام کار:
فرجام کار شیعیان- به فضل احسان و نیکوکاری خداوند سبحان – تا ان زمان که از گناهان دوری گزینند پسندیده و نیکو خواهد بود.
(و العاقبة- بجمیل صنع الله سُبحانهُ – تکون حمیدةٌ لهم ماجتنبوا المنهی عنه مِنَ الذنُوبِ)

وقت ظهور:
ظهور فرج، بسته به اراده خداست وآنان که وقت تعیین می کنند دروغ می گویند
(و اما ظهور الفَرجِ، فانَّهُ الی الله ئ کذب الوقاتونَ)

نماز:
چه کرداری بهتر از نماز، بینی شیطان را به خاک می مالد؟
(فما ازغمَ انفَ الشیطان شی افضل مِن الصلاةِ)

حق و باطل:
خداوند ابا دارد از اینکه حق را نا تمام گذارد و باطل را از بین نبرد.
(ابی الله عزَّ و جل للحقَّ الا اتماماً و الباطلِ الا زهوقاً)(12)

 

 

پی نوشت

1.النجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة (رجال النجاشی)، ص۳۹۹، رقم ۱۰۶۷.
2 .نجاشی، رجال النجاشی، ص۴۰۲.
3 .ابن ندیم،‌ ص ۱۹۷-ط.اروبا. الطوسی، الفهرست، ص۲۳۹.
4 .شبیری، سید محمدجواد، ناگفته‌هایی از حیات شیخ مفید، در مقالات فارسی کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، شماره ۵۵، ۲۸-۲۹-۳۰ فروردین ۱۳۷۲، قم: کنگره هزاره شیخ مفید، ۱۴۱۳ق. صص۸-۷.
5.شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، صص۸-۷.
6 .شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ص۸-۹.
7. شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ص۳۷؛ نیز شبیری، ناگفته‌هایی از حیات شیخ مفید، ص۱۱۸.

8. شبیری، گذری بر حیات شیخ مفید، ص۳۹.
9.طوسی، محمد بن الحسن، الفهرست، محقق: جواد القیومی، بی‌جا، مؤسسة نشر الفقاهة، ۱۴۱۷ق.، ص۲۳۹.
10.نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، مصحح: سید موسی شبیری زنجانی‌، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۰۷ق.، ۱۴۰۷، صص۴۰۳-۴۰۲.
11.تعليقة أمل‏ الآمل، ص: ۳۰۵

12.http://aek.vcp.ir/

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • ...
  • 5
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

اسلام

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • شهادت حضرت حمزه
  • شهادت حضرت حمزه
  • غدیر
  • غدیر
  • زیارت عاشورا
  • هفته دفاع مقدس
  • هفته دفاع مقدس
  • مهدویت و دفاع مقدس
  • معرفی کتاب
  • عاشورا
  • معلم
  • عاشورا
  • شهادت فرزندان امام حسن علیه السلام در کربلا
  • شبهه
  • زندگینامه حضرت علی اکبرعلیه السلام
  • وقایع بعد عاشورا
  • احکام
  • شهدای محراب
  • اخلاق
  • سلمان فارسی
  • هفته کتاب
  • اولین زائر کربلا
  • اربعین
  • اخلاقی
  • بسیج مستضعفین
  • بزرگداشت شیخ مفید
  • 28صفر
  • خلاصه ای از زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام
  • خلاصه ای از زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام
  • ولنتاین یا روز عشق
  • شهادت حضرت زهرا
  • میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها
  • Hnhf udn k,v,c hc ndn'hi hsghl
  • آداب عید نوروز ازدیدگاه اسلام
  • ماه پر فضیلت رجب
  • شهادت امام هفتم
  • مبعت پیامبر اعظم(صلی الله علیه وآله )
  • سوم شعبان
  • چهارم شعبان
  • معراج
  • معراج
  • تخریب بقیع
  • چگونگی تشخیص الهام رحمانی از شهود شیطانی
  • تفاوت خلیفه الله با حجت الله
  • اوصاف امیر مومنان علی علیه السلام
  • احکام
  • عاشورا
  • اقتصاد مقاومی
  • شهادت حضرت رقیه(س)
  • حکایت
  • اخلاق
  • نکته اخلاقی
  • شهادت امام رضا
  • سیاست امام رضا علیه السلام در مقابل مأمون
  • امام حسن عسکری علیه السلام
  • اقتصاد اسلامی
  • امام مهدی (عج) همیشه به یاد امام حسین(ع)
  • نهج البلغه :حکمت
  • تفسیر آیه مباهله
  • تفسیر آیه مباهله
  • نقش دعا در تعجیل در فرج
  • فضیت گریستن بر حسین
  • زن
  • آزمایش الهی
  • اربعین
  • نقش اقتصادی زنان
  • کلام
  • فرهنگی
  • حجاب
  • پاسخ شبهه
  • هفته کتاب
  • تفسیر
  • انقلاب
  • حدیث
  • فقهی
  • قرآنی، تفسیری
  • مهدویت
  • امام علی ع
  • مناجات

Random photo

چقدر این سخنان امام امت ، به درد این ایام می خورد و آرامش بخش است...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس